play it cool


با خونسردی عمل کردن، دستپاچه یا آشفته نشدن، خونسردانه عمل کردن

جمله های نمونه

1. If you like him, play it cool, or you might scare him off.
[ترجمه P.Gh] اگر از اون خوشت میاد خونسرد رفتار کن یا ممکنه بترسونیش!
|
[ترجمه گوگل]اگر او را دوست دارید، آن را باحال بازی کنید، یا ممکن است او را بترسانید
[ترجمه ترگمان]اگر شما او را دوست دارید، خونسرد بازی کنید، وگرنه ممکن است او را scare
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Play it cool - don't let them know how much you need the money.
[ترجمه erfan] خونسرد باش - به آنها اجازه نده بفهمند چقدر پول لازم داری
|
[ترجمه گوگل]باحال بازی کنید - اجازه ندهید بدانند چقدر به پول نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]خونسرد باش - نگذار بفهمند چقدر به پول احتیاج داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's ridiculous to play it cool if someone you're mad about is mad about you too.
[ترجمه گوگل]این مضحک است که آن را باحال بازی کنید اگر کسی که از او عصبانی هستید از دست شما هم عصبانی باشد
[ترجمه ترگمان]مسخره است اگر کسی که از این موضوع عصبانی هستی، از تو هم عصبانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Traci insists that she is going to play it cool with Brad.
[ترجمه Sama Mo] تریسی اصرار دارد که با خونسردی با برد رفتار کند
|
[ترجمه گوگل]تریسی اصرار دارد که قرار است با برد خوب بازی کند
[ترجمه ترگمان]Traci اصرار دارد که می خواهد با برد بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was trying to play it cool.
[ترجمه .] او در تلاش بود تا با خونسردی عمل کند
|
[ترجمه گوگل]او سعی می کرد آن را باحال بازی کند
[ترجمه ترگمان]سعی می کرد با خونسردی بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Just play it cool and we will be fine.
[ترجمه گوگل]فقط باحال بازی کنید و ما خوب می شویم
[ترجمه ترگمان]فقط آن را خنک کن و ما خوب خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cops are coming so play it cool.
[ترجمه Sama Mo] پلیس ها دارن میان خونسرد رفتار کن
|
[ترجمه گوگل]پلیس ها می آیند پس باحال بازی کن
[ترجمه ترگمان]پلیس ها دارن میان، خیلی خوب بازی میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You must learn to play it cool.
[ترجمه .] باید یاد بگیری که خونسر باشی/خونسرد عمل کنی
|
[ترجمه گوگل]باید یاد بگیری باحال بازی کنی
[ترجمه ترگمان] باید یاد بگیری که باحال بازی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Who play It cool?
[ترجمه گوگل]چه کسی آن را باحال بازی می کند؟
[ترجمه ترگمان]کی بازی می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For once I felt uncertain about blurting out my real feelings. I decided to play it cool.
[ترجمه گوگل]برای یک بار احساس عدم اطمینان در مورد آشکار کردن احساسات واقعی خود کردم تصمیم گرفتم باحال بازیش کنم
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار در این مورد احساس نا اطمینانی نسبت به خارج شدن احساسات واقعی خود احساس کردم تصمیم گرفتم باحال بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For once I felt uncertain about my real feelings. I decided to play it cool.
[ترجمه گوگل]برای یک بار در مورد احساسات واقعی خود تردید داشتم تصمیم گرفتم باحال بازیش کنم
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار در مورد احساسات واقعی خودم مطمئن نبودم تصمیم گرفتم باحال بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She would not show him how upset she was. It was always smarter to play it cool.
[ترجمه گوگل]او به او نشان نمی داد که چقدر ناراحت است این همیشه هوشمندانه تر بود که آن را باحال بازی کرد
[ترجمه ترگمان]او به او نشان نمی داد که او چقدر ناراحت است همیشه باهوش تر از آن بود که با آن بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The band had wanted a major deal for at least two years previously, but were determined to play it cool.
[ترجمه گوگل]گروه حداقل از دو سال قبل به دنبال یک معامله بزرگ بود، اما مصمم بود که آن را باحال اجرا کند
[ترجمه ترگمان]گروه حداقل دو سال پیش خواهان یک معامله بزرگ بود، اما مصمم بودند که این کار را با خونسردی انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• remain composed, not become excited

پیشنهاد کاربران

طبیعی جلوه کن/ عادی باش /دستپاچه نشو/ با خونسردی برخورد کن
Keep calm, control yourself
به روی خودت نیار
سرد برخورد کردن ، خونسرد بودن
خونسرد بودن
بی خیال باش. نگران نباش
not work or worry too much

بپرس