play into someone's hands


به دلخواه دیگری رفتار کردن، به دام شخص دیگر افتادن

انگلیسی به انگلیسی

• act in a way that gives someone else an advantage

پیشنهاد کاربران

به نفع کسی تموم شدن ( یعنی کاری کنی که به نفع طرف مقابلت باشه )
If we react angrily, we’ll just be playing into their hands.
اگه با عصبانیت واکنش نشون بدیم، فقط به نفع اونا می شه.
Don’t argue in public — you’ll just play into the press’s hands
...
[مشاهده متن کامل]

تو جمع بحث نکن ؛ فقط به نفع رسانه ها می شه.

Hand : در پاسور بازی دسته کارت هر بازیکن
به نفع طرف مقابل بازی کردن
در مخاصمه و جنگ استفاده میشه و یعنی آب به آسیاب دشمن ریختن
برگ برنده
بازیچه و آلت دست کسی بودن