play hard to get


طاقچه بالا گذاشتن/ ناز کردن

جمله های نمونه

1. Don't play hard to get.
[ترجمه کسری] ناز نکن بابا
|
[ترجمه T] ناز نکن
|
[ترجمه گوگل]برای بدست آوردن سخت بازی نکنید
[ترجمه ترگمان]سخت بازی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Why won't you call him back? Are you playing hard to get?
[ترجمه T] چرا نمی خوای بهش زنگ بزنی؟ داری ناز می کنی؟
|
[ترجمه مشکی] چرا ( در جواب تماس او ) باهاش تماس نمیگیری ؟ داری طاقچه بالا میزاری ؟ ( لوس میکنی ؟ )
|
[ترجمه گوگل]چرا دوباره بهش زنگ نمیزنی؟ آیا برای بدست آوردن سخت بازی می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چرا بهش زنگ نمی زنی؟ داری سخت بازی می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's playing hard to get.
[ترجمه T] او دارد ناز می کند
|
[ترجمه گوگل]او برای به دست آوردن سخت بازی می کند
[ترجمه ترگمان]اون داره سخت بازی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I wanted her and she was playing hard to get.
[ترجمه T] من او را می خواستم و او در حال ناز کردن بود.
|
[ترجمه گوگل]من او را می خواستم و او برای بدست آوردنش سخت بازی می کرد
[ترجمه ترگمان] من اونو می خواستم و اون داشت سخت بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And they may not just be playing hard to get.
[ترجمه T] و ممکن است آنها فقط ناز نکنند
|
[ترجمه گوگل]و آنها ممکن است فقط برای بدست آوردن سخت بازی نکنند
[ترجمه ترگمان]و ممکن است آن ها به سختی بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If it was Viola, she was obviously playing hard to get.
[ترجمه T] اگر آن والا بود، او به نظر می رسید که دارد ناز می کند
|
[ترجمه T] اگر آن والا بود، به نظر می رسید او ناز می کرد
|
[ترجمه گوگل]اگر ویولا بود، معلوم بود که برای بدست آوردنش سخت بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]اگر وی ولا بود، به نظر می رسید که دارد سخت بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Playing hard to get, I thought, but it was obvious to me that she didn't mean it.
[ترجمه T] فکر کردم ناز میکند، اما برای من واضح بود که اون منظوری نداشت
|
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که سخت بازی می کنم، اما برایم واضح بود که او قصدی نداشت
[ترجمه ترگمان]فکر کردم سخت بازی کردن سخته، اما برای من واضح بود که اون منظوری نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It had nothing to do with teasing or playing hard to get.
[ترجمه گوگل]ربطی به تمسخر کردن یا سخت بازی کردن نداشت
[ترجمه ترگمان]این کار هیچ ربطی به شوخی یا بازی کردن نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am not going to suggest that you play hard to get.
[ترجمه گوگل]من قصد ندارم به شما پیشنهاد کنم که برای بدست آوردن سخت بازی کنید
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم بگویم که شما سخت سرگرم می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Zina: Don't play hard to get. Thepay is good. You'd be working with Elvin again.
[ترجمه گوگل]زینا: برای بدست آوردن سخت بازی نکن پرداخت خوب است شما دوباره با الوین کار می کنید
[ترجمه ترگمان]سخت بازی نکن Thepay خوبه تو دوباره با الوین کار می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If you're truly interested in us, don't play hard to get.
[ترجمه گوگل]اگر واقعاً به ما علاقه دارید، برای به دست آوردن آن سخت بازی نکنید
[ترجمه ترگمان]اگر واقعا به ما علاقه مند باشی، سخت بازی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Zina: Don't play hard to get.
[ترجمه گوگل]زینا: برای بدست آوردن سخت بازی نکن
[ترجمه ترگمان]سخت بازی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Use discrimination and play hard to get.
[ترجمه گوگل]از تبعیض استفاده کنید و سخت بازی کنید
[ترجمه ترگمان]از تبعیض استفاده کنید و سخت بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

توی محاوره میگن ادای تنگ ها رو در آوردن
طاقچه بالا گذاشتن، افاده داشتن
مثال؛
She’s really playing hard to get. I’ve been trying to ask her out for weeks.
In a conversation about dating strategies, someone might advise, “Sometimes playing hard to get can make the other person more interested. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A friend might ask, “Do you think he’s playing hard to get, or is he just not into me?”

تظاهر به غیرقابل دسترسی بودن ( خودتو میگیری - مخصوصا برای جنس مخالف ) .
بی میل نشون دادن
ناز کردن
یه طوری نشون بدی انگار خودتو گرفتی یا بی علاقه ای ( در حالیکه واقعا اینطوری نیست )
خجالتی بودن
. I want to know why she doesn't kiss me
She plays hard to get
میخوام بدونم اون چرا بوسم نمیکنه
اون ناز میکنع
ناز کردن

بپرس