play group

جمله های نمونه

1. Now we have closely monitored play groups, play dates, and quality time.
[ترجمه گوگل]اکنون گروه‌های بازی، تاریخ‌های بازی و زمان کیفیت را از نزدیک زیر نظر داریم
[ترجمه ترگمان]اکنون ما به دقت گروه های بازی، تاریخ های بازی، و زمان با کیفیت را بررسی کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Drumming up support for a children's play group proved harder than she had expected.
[ترجمه گوگل]حمایت از یک گروه بازی کودکان سخت تر از آن چیزی بود که او انتظار داشت
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی از گروه بازی بچه ها سخت تر از آن چیزی بود که انتظار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dogs are naturally pack animals making the play group environment a natural way for your dog to socialize with fellow canines.
[ترجمه گوگل]سگ ها به طور طبیعی حیواناتی هستند که محیط گروه بازی را راهی طبیعی برای معاشرت سگ شما با سگ های دیگر می کنند
[ترجمه ترگمان]سگ ها به طور طبیعی حیوانات را پرورش می دهند که محیط گروه بازی را یک راه طبیعی برای ارتباط سگ با استفاده از سگ استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Have you enjoyed your first day at our play group?
[ترجمه گوگل]آیا از اولین روز خود در گروه بازی ما لذت بردید؟
[ترجمه ترگمان]از اولین روزت تو گروه play لذت بردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. "We"re a ladies play group. It couldn"t be more simple, " said Cooper.
[ترجمه گوگل]"ما یک گروه بازی بانوان هستیم کوپر گفت، این نمی تواند ساده تر باشد
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" ما یک گروه بانوان هستیم او گفت: \" ساده تر از این نمی شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her son Fathiy, attended an English play group and was enrolled in a kindergarten focusing on English; Ms.
[ترجمه گوگل]پسرش فتحی، در یک گروه بازی انگلیسی شرکت کرد و در یک مهدکودک با تمرکز بر زبان انگلیسی ثبت نام کرد خانم
[ترجمه ترگمان]پسرش Fathiy در یک گروه موسیقی انگلیسی شرکت کرد و در یک مهد کودک ثبت نام کرد که بر زبان انگلیسی تمرکز داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ancient traditions of local play group still exist by now, however, there are obvious differences of living condition in different historical periods.
[ترجمه گوگل]سنت های باستانی گروه بازی های محلی هنوز وجود دارد، با این حال، تفاوت های آشکاری در شرایط زندگی در دوره های مختلف تاریخی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این حال، در حال حاضر، سنت های کهن گروه های بازی محلی هنوز وجود دارند، اما تفاوت های بارزی در شرایط زندگی در دوره های مختلف تاریخی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The play group is assuming an increasing importance.
[ترجمه گوگل]گروه بازی اهمیت فزاینده ای پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]گروه نمایش اهمیت فزاینده ای را در نظر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The plays of the Tea-picking Play group mainly are ancient dressed tea-picking plays which are welcomed by the elderly, and also have a relatively fixed performance style mechanism.
[ترجمه گوگل]نمایش‌های گروه چای‌چینی عمدتاً نمایش‌های چای‌چینی با لباس‌های باستانی هستند که مورد استقبال سالمندان قرار می‌گیرند و مکانیسم اجرای نسبتاً ثابتی دارند
[ترجمه ترگمان]بازی های گروه بازی تی پارتی به طور عمده در لباس های کهنه هستند - نمایشنامه هایی که توسط افراد مسن مورد استقبال قرار می گیرند و همچنین مکانیزم نسبتا ثابت عملکرد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her son Fathiy, attended an English play group and was enrolled in a kindergarten focusing on English; Ms. Jovanka allowed him to watch only English TV programs.
[ترجمه گوگل]پسرش فتحی، در یک گروه بازی انگلیسی شرکت کرد و در یک مهدکودک با تمرکز بر زبان انگلیسی ثبت نام کرد خانم جوانکا به او اجازه داد فقط برنامه های تلویزیون انگلیسی را تماشا کند
[ترجمه ترگمان]پسرش Fathiy، در یک گروه موسیقی انگلیسی شرکت کرد و در یک کودکستان که بر زبان انگلیسی تمرکز داشت، ثبت نام کرد خانم Jovanka به او اجازه داد که فقط برنامه های تلویزیونی انگلیسی را تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wande Play Group mainly manufactures recreational facilities, children playground equipment, indoor play room facilities and outdoor fitness equipment.
[ترجمه گوگل]گروه بازی Wande عمدتاً امکانات تفریحی، تجهیزات زمین بازی کودکان، امکانات اتاق بازی داخلی و تجهیزات تناسب اندام در فضای باز را تولید می کند
[ترجمه ترگمان]گروه بازی Wande عمدتا تجهیزات تفریحی، تجهیزات زمین بازی کودکان، امکانات اتاق بازی داخلی و تجهیزات تناسب اندام را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But as the wistful cherub of 18 months, photographed at her play group.
[ترجمه گوگل]اما به عنوان کروبی غمگین 18 ماهه، در گروه بازی او عکس گرفته است
[ترجمه ترگمان]اما به عنوان the آرزومند ۱۸ ماه، از گروه بازی اش عکس گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We met in each other's houses, and later in the pre-school play group.
[ترجمه گوگل]در خانه همدیگر را دیدیم و بعداً در گروه بازی پیش دبستانی
[ترجمه ترگمان]ما در خانه های یکدیگر ملاقات کردیم و بعدا در گروه موسیقی پیش از مدرسه ملاقات کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And then I went back to my desk to sort out how much things had changed in the working world in the five years I spent at play group and the co-op.
[ترجمه گوگل]و سپس به پشت میزم برگشتم تا بفهمم در پنج سالی که در گروه بازی و تعاونی گذراندم چقدر چیزها در دنیای کار تغییر کرده است
[ترجمه ترگمان]و بعد به میزم برگشتم تا ببینم اوضاع در این پنج سال چه قدر در دنیای کار تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The first step of a child's education is to go to the non compulsory play group or 3 year old kindergarten.
[ترجمه گوگل]اولین قدم در آموزش کودک رفتن به گروه بازی غیر اجباری یا مهدکودک 3 ساله است
[ترجمه ترگمان]اولین مرحله آموزش یک کودک، رفتن به یک گروه بازی غیر اجباری یا مهد کودک ۳ ساله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She started a playgroup in her own house.
[ترجمه گوگل]او در خانه خودش یک گروه بازی راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان] اون یه \"playgroup\" رو تو خونه خودش راه انداخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The playgroup provides plenty of stimulation for the children.
[ترجمه گوگل]گروه بازی انگیزه زیادی برای کودکان فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]The انگیزه زیادی برای کودکان فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. A playgroup operates on the campus.
[ترجمه گوگل]یک گروه بازی در محوطه دانشگاه فعالیت می کند
[ترجمه ترگمان]A در محوطه دانشگاه عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. He'll grow in confidence once he starts at playgroup.
[ترجمه گوگل]هنگامی که در گروه بازی شروع به کار کند، اعتماد به نفس او افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]وقتی که از playgroup شروع بشه، بااعتماد به نفس رشد می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. She goes shopping while her little girl's at playgroup.
[ترجمه گوگل]او در حالی که دختر کوچکش در گروه بازی است به خرید می رود
[ترجمه ترگمان]او به خرید می رود، در حالی که دختر کوچکش در playgroup است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Jack goes to playgroup three mornings a week.
[ترجمه گوگل]جک سه روز در هفته به گروه بازی می رود
[ترجمه ترگمان]جک برای سه روز در هفته به playgroup می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Get your playgroup involved by writing off for the Playweek kit, which contains all kinds of money-making ideas.
[ترجمه گوگل]با نوشتن بسته Playweek که شامل انواع ایده های پول ساز است، گروه بازی خود را درگیر کنید
[ترجمه ترگمان]playgroup خود را با نوشتن جعبه Playweek که شامل تمام انواع ایده ها است، به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The guest speaker was the Playgroup Adviser for the Borough.
[ترجمه گوگل]سخنران مهمان، مشاور گروه بازی برای شهرداری بود
[ترجمه ترگمان]سخنران مهمان، the Playgroup بود که در بارو نت جان گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The playgroup will open on Monday.
[ترجمه گوگل]گروه بازی روز دوشنبه افتتاح می شود
[ترجمه ترگمان]The روز دوشنبه افتتاح خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Headley Playgroup meets at Headley Village Hall every weekday morning from 30 to 30.
[ترجمه گوگل]گروه بازی هدلی هر روز صبح از ساعت 30 تا 30 در سالن دهکده هدلی تشکیل جلسه می دهد
[ترجمه ترگمان]Headley Playgroup هر روز صبح از ۳۰ تا ۳۰ صبح در تالار دهکده Headley با یکدیگر ملاقات می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. After playgroup we drove to Sagaponack to swim, make sand castles and kick around a soccer ball.
[ترجمه گوگل]بعد از گروه بازی به سمت Sagaponack رفتیم تا شنا کنیم، قلعه‌های شنی درست کنیم و به دور یک توپ فوتبال ضربه بزنیم
[ترجمه ترگمان]بعد از playgroup به Sagaponack رفتیم تا شنا کنیم، قلعه های شنی بسازیم و به دور یک توپ فوتبال ضربه بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Read in studio A church playgroup is facing closure because, it's claimed, church elders don't like children.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید یک گروه بازی کلیسا در معرض تعطیلی است، زیرا ادعا می‌شود که بزرگان کلیسا بچه‌ها را دوست ندارند
[ترجمه ترگمان]در استودیو خوانده می شود که playgroup کلیسا با بسته شدن مواجه است، زیرا ادعا می شود که بزرگان کلیسا کودکان را دوست ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Other people help out at the playgroup.
[ترجمه گوگل]افراد دیگر در گروه بازی کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]افراد دیگر به out کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. She fought hard to get him a part-time playgroup place in the group his older brother attended.
[ترجمه گوگل]او سخت مبارزه کرد تا او را در گروه بازی پاره وقت در گروهی که برادر بزرگترش در آن شرکت می کرد، به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او به سختی تلاش کرد تا او را به عنوان بخشی از زمان در گروهی که برادر بزرگ ترش در آن شرکت می کرد، به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. The horizons are gradually extended to include playgroup supervisors and classmates.
[ترجمه گوگل]افق به تدریج گسترش می یابد و شامل سرپرستان گروه بازی و همکلاسی ها می شود
[ترجمه ترگمان]افق به تدریج گسترش می یابد تا ناظران playgroup و classmates را در بر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (british) informal but regular gathering of preschool children under supervision
a playgroup is an informal kind of school for very young children where they learn by playing.

پیشنهاد کاربران

طبق تعریف دیکشنری لانگمن، یکی از معانی این کلمه �مهد کودک� یا �پیش دبستانی� است.
British English: a type of school where children between two and four years old meet to learn and play. SYN: preschool American English
A regular meeting of a group of preschool children at a particular place, organized by parents. .
بازی های گروهی پیش دبستانی ها در یک مکان عمومی

بپرس