برا اونی که نوشته خدایی کردن یعنی چی، کسی قرار نیست خدایی کنه ما در تلاشیم مفهوم رو برسونیم:
خدایی کردن، خدابازی در آوردن، نقش خدا را ایفا کردن، خود را جای خدا فرض کردن، خود را جای خدا گذاشتن، خود را خدا دانستن، خود را همرده با خدا فرض کردن، ادای خدا را در آوردن، به خود اجازه خدایی دادن، برای خود حق خدایی قائل بودن، جای خدا قضاوت کردن/تصمیم گرفتن، جای خدا عمل کردن
... [مشاهده متن کامل]
مثلا کسی شاید بگه خدا مگه ادا در میاره که کاملا داره اشتباه برداشت میکنه منظور کسی حق خدایی کردن درباره کسی یا موضوعی رو نداره. این اصتلاح همیشه برای نهی افراد از این کار استفاده میشه بنابر این معنیهای مناسبی هستن
خدایی کردن، خدابازی در آوردن، نقش خدا را ایفا کردن، خود را جای خدا فرض کردن، خود را جای خدا گذاشتن، خود را خدا دانستن، خود را همرده با خدا فرض کردن، ادای خدا را در آوردن، به خود اجازه خدایی دادن، برای خود حق خدایی قائل بودن، جای خدا قضاوت کردن/تصمیم گرفتن، جای خدا عمل کردن
... [مشاهده متن کامل]
مثلا کسی شاید بگه خدا مگه ادا در میاره که کاملا داره اشتباه برداشت میکنه منظور کسی حق خدایی کردن درباره کسی یا موضوعی رو نداره. این اصتلاح همیشه برای نهی افراد از این کار استفاده میشه بنابر این معنیهای مناسبی هستن
... [مشاهده متن کامل]
به دست گرفتن قدرت ها یا تصمیم گیری هایی که معمولاً برای یک معبود است، به ویژه در زمینه هایی که شامل کنترل قابل توجهی بر زندگی، مرگ یا انتخاب های اخلاقی استوار است، جای خدا
غالباً بار معنایی منفی دارد که نشان دهنده تکبر یا فراتر رفتن از مرزهای انسانی است.
مثال؛
معنی :
طوری رفتار کنید که انگار قدرت نامحدودی دارید و می توانید هر کاری را که بخواهید انجام دهید
شهرام دولت آبادی
یعنی باور داری که حق گرفتن تصمیمات بسیار مهمی را داری که میتواند زندگی دیگران را هم به شکل جدی تحت الشعاع قرار بدهد.
English Dictionary
play God
to behave as if you have the right to make very important decisions that seriously affect other people's lives
یعنی باور داری که حق گرفتن تصمیمات بسیار مهمی را داری که میتواند زندگی دیگران را هم به شکل جدی تحت الشعاع قرار بدهد.
خدایی کردن یعنی چی
یه ذره فکر کن بالایی
یه ذره فکر کن بالایی
خدایی کردن