play by ear

/pleɪ baɪ ir//pleɪ baɪ ɪə/

بدون نت (آلت موسیقی را) نواختن، فی البداهه نغمه سرایی کردن

جمله های نمونه

1. I could play by ear.
[ترجمه Saba2001.] من میتونم فی البداهه موسیقی بزنم
|
[ترجمه an] من میتونم عکس العمل نشان بدم
|
[ترجمه گوگل]می توانستم با گوش بازی کنم
[ترجمه ترگمان] میتونم با گوش بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No one could play by ear.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی توانست با گوش بازی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی توانست با گوش بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This was one he would have to play by ear.
[ترجمه گوگل]این یکی بود که او باید با گوش بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]این یکی بود که باید با گوش بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I play by ear I use my loaf I suspect fair play.
[ترجمه گوگل]من با گوش بازی می کنم من از نان خود استفاده می کنم من به بازی جوانمردانه مشکوک هستم
[ترجمه ترگمان]من با گوش خودم بازی می کنم و از loaf استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Beijing Welcome You - Piano Cover . Play by ear.
[ترجمه گوگل]Beijing Welcome You - جلد پیانو بازی با گوش
[ترجمه ترگمان]پکن خوش آمدید - پیانو بزن کنار گوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was taught to play by ear.
[ترجمه گوگل]به او یاد دادند که با گوش بازی کند
[ترجمه ترگمان]او آموخته بود که با گوش بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She could play by ear prettily.
[ترجمه گوگل]او می توانست به زیبایی با گوش بازی کند
[ترجمه ترگمان]خیلی قشنگ می توانست با گوش بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But I found I could just sit down and play by ear.
[ترجمه گوگل]اما متوجه شدم که می توانم بنشینم و با گوش بازی کنم
[ترجمه ترگمان]اما فهمیدم که میتونم بشینم و با گوش بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He had no time to prepare for the party, play by ear.
[ترجمه گوگل]او هیچ وقت برای آماده شدن برای مهمانی، بازی با گوش نداشت
[ترجمه ترگمان]وقت نداشت برای مهمانی آماده شود، با گوش بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• play a tune after hearing it without looking at musical notes

پیشنهاد کاربران

فی البداهه ی کاری کردن.
e. g He will just play by ear. And he just see what
happens ( واسش مهم نیست چی میشه ) همون موقع بی یرنامه فیالبداهه ی کاریش میکنه
بدون برنامه قبلی کاری کردن
Go with the flow
تا ببینیم چی میشه
ببینیم چی پیش میاد
مطابق با شرایط همان لحظه تصمیم گرفتن
We’ll see what the weather’s like and play it by ear.
ما ببینیم آب و هوا چجوریه و مطابق با شرایط همان لحظه تصمیم بگیریم.
توضیح درباره اصطلاح play by ear
این عبارت از اصطلاح موسیقی گرفته شده است که موسیقی دان به جای نگاه کردن به صفحه نت فقط با گوش دادن و فی البداهه سازی می نوازد.
منبع: سایت بیاموز
انعطاف پذیر بودن
بداهه نوازی
فی البداهه انجام دادن
بدون برنامه ریزى قبلی عمل کردن، تصمیم درجا گرفتن
عمل از روی غریزه
یا
بدون متن همینطوری ذاتی یک آوازی و موزیکی خواندن و زدن
از روی غریزه عمل کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس