1. February's figures cannot plausibly be blamed on flukes or special factors.
[ترجمه گوگل]ارقام ماه فوریه را نمی توان به طور قابل قبولی به خاطر اتفاقات یا عوامل خاص مقصر دانست
[ترجمه ترگمان]آمار ماه فوریه را نمی توان به صورت plausibly و یا عوامل خاص سرزنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آمار ماه فوریه را نمی توان به صورت plausibly و یا عوامل خاص سرزنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The case was presented very plausibly.
[ترجمه گوگل]پرونده بسیار معقول ارائه شد
[ترجمه ترگمان]این پرونده بسیار موجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پرونده بسیار موجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He argued very plausibly for its acceptance.
[ترجمه گوگل]او استدلال بسیار معقولی برای پذیرش آن داشت
[ترجمه ترگمان]او برای پذیرش آن بسیار موجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او برای پذیرش آن بسیار موجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He argued very plausibly that the claims were true.
[ترجمه گوگل]او بسیار قابل قبول استدلال کرد که این ادعاها درست است
[ترجمه ترگمان]او بسیار plausibly استدلال می کرد که این ادعاها درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بسیار plausibly استدلال می کرد که این ادعاها درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Mr Lamont plausibly presented his reforms of petroleum revenue tax as taking sensible cognisance of a much-changed industry.
[ترجمه گوگل]آقای لامونت اصلاحات خود در مالیات بر درآمد نفتی را بهعنوان درک معقولی از صنعت بسیار تغییر یافته ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]آقای لامونت plausibly اصلاحات مالیاتی نفت را به عنوان cognisance منطقی یک صنعت تغییر یافته نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای لامونت plausibly اصلاحات مالیاتی نفت را به عنوان cognisance منطقی یک صنعت تغییر یافته نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Though she was wrong, she still spoke plausibly, and volubly to defend herself.
[ترجمه گوگل]اگرچه او اشتباه می کرد، اما همچنان به طور قابل قبول و ارادی صحبت می کرد تا از خود دفاع کند
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه او اشتباه می کرد، او هنوز با plausibly حرف می زد و از خود دفاع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه او اشتباه می کرد، او هنوز با plausibly حرف می زد و از خود دفاع می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It is plausibly deniable, and if the target complains, the target risks being diagnosed as ill.
[ترجمه گوگل]به طور قابل قبولی قابل انکار است و اگر هدف شکایت کند، خطر تشخیص داده شدن آن به عنوان بیمار وجود دارد
[ترجمه ترگمان]It plausibly است، و اگر هدف شکایت می کند، ریسک مورد نظر به عنوان بیمار تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]It plausibly است، و اگر هدف شکایت می کند، ریسک مورد نظر به عنوان بیمار تشخیص داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Feudal official sees it two speak plausibly and at length, adjudicate hard temporarily, catch calcaneal witness.
[ترجمه گوگل]مقامات فئودال می بینند که این دو به طور قابل قبول و طولانی صحبت می کنند، به طور موقت به سختی قضاوت می کنند، شاهد کالکانی می گیرند
[ترجمه ترگمان]مقام رسمی Feudal آن را موجه می داند و سرانجام، adjudicate را به طور موقت محکم می گیرد، شاهد calcaneal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقام رسمی Feudal آن را موجه می داند و سرانجام، adjudicate را به طور موقت محکم می گیرد، شاهد calcaneal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Those that do report plausibly positive results, however, will be eligible a top - up.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنهایی که نتایج قابل قبولی مثبتی را گزارش میکنند، واجد شرایط تکمیلی خواهند بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن هایی که نتایج مثبت plausibly را گزارش می کنند واجد شرایط بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن هایی که نتایج مثبت plausibly را گزارش می کنند واجد شرایط بالا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Nobody can plausibly claim that they did not know what was coming.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند به طور قابل قبول ادعا کند که آنها نمی دانستند چه چیزی در راه است
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند ادعا کند که آن ها نمی دانستند چه اتفاقی در حال رخ دادن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند ادعا کند که آن ها نمی دانستند چه اتفاقی در حال رخ دادن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. With packaging company bargaining when, the family speaks plausibly and at length: "Your inspect manage is attendant all the time, did not point out come. "
[ترجمه گوگل]با چانه زدن شرکت بستهبندی وقتی، خانواده به طور قابل قبول و طولانی صحبت میکنند: "مدیر بازرسی شما همیشه مراقب است، اشاره نکرده است "
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شرکت بسته بندی در حال چانه زدن بود، خانواده با plausibly و at حرف می زنند: \" بازرسی شما در تمام مدت همراه است، به اینجا نرسیده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شرکت بسته بندی در حال چانه زدن بود، خانواده با plausibly و at حرف می زنند: \" بازرسی شما در تمام مدت همراه است، به اینجا نرسیده است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He plausibly argued that she should not go.
[ترجمه گوگل]او به طور قابل قبولی استدلال کرد که او نباید برود
[ترجمه ترگمان]می توانست استدلال کند که نباید برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]می توانست استدلال کند که نباید برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is a question which sounds plausibly easy, but actually turns out to be quite complex.
[ترجمه گوگل]این سوالی است که به نظر آسان می رسد، اما در واقع کاملاً پیچیده است
[ترجمه ترگمان]این سوالی است که به نظر بسیار ساده می رسد، اما در واقع کاملا پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سوالی است که به نظر بسیار ساده می رسد، اما در واقع کاملا پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mr Romney cannot plausibly hope that evangelicals will like him better than Mr Huckabee.
[ترجمه گوگل]آقای رامنی نمی تواند به طور قابل قبولی امیدوار باشد که انجیلی ها او را بهتر از آقای هاکبی دوست داشته باشند
[ترجمه ترگمان]آقای رامنی نمی تواند plausibly باشد که evangelicals او را بهتر از آقای Huckabee دوست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای رامنی نمی تواند plausibly باشد که evangelicals او را بهتر از آقای Huckabee دوست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Moreover, one can plausibly argue that necessary existence is a great - making property.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، می توان به طور معقول استدلال کرد که وجود ضروری یک خاصیت بزرگ است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک فرد می تواند بطور plausibly استدلال کند که وجود ضروری یک ویژگی بزرگ کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک فرد می تواند بطور plausibly استدلال کند که وجود ضروری یک ویژگی بزرگ کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید