plaudit

/ˈplɒdət//ˈplɔːdɪt/

معنی: تمجید، هلهله شادی، صدای آفرین، دست زدن
معانی دیگر: هلهله و کف زنی، دست زدن و تحسین، زه گفت، آفرین باد، مرحبا، احسن، آفرین (گویی)، صدای افرین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often pl.) an enthusiastic show of approval, such as a round of applause or a very favorable review.
متضاد: censure

- Despite plaudits from the critics, the film failed at the box office.
[ترجمه گوگل] با وجود تحسین منتقدان، فیلم در گیشه شکست خورد
[ترجمه ترگمان] علی رغم تحسین منتقدین، فیلم در گیشه فروش شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. She's received plaudits for her work with homeless people.
[ترجمه گوگل]او برای کارش با افراد بی خانمان تحسین شده است
[ترجمه ترگمان]او برای کار با افراد بی خانمان مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. a new play that opened to the plaudits of the critics.
[ترجمه گوگل]نمایشنامه جدیدی که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]بازی جدیدی که مورد تحسین منتقدین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She won plaudits for the way she presented her case.
[ترجمه گوگل]او برای نحوه ارائه پرونده خود مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]به هر حال از این وضع خوشش نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They acknowledged the enthusiastic plaudits of the crowd.
[ترجمه گوگل]آنها به تمجیدهای مشتاقانه جمعیت اذعان داشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها تحسین پرشور جمعیت را تایید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her performance won plaudits from the critics.
[ترجمه گوگل]عملکرد او مورد تحسین منتقدان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]عملکرد او به خاطر منتقدان مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The quality of his photography earned/won him plaudits from the experts.
[ترجمه گوگل]کیفیت عکاسی او تحسین کارشناسان را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]کیفیت عکاسی او باعث شد که او مورد تحسین کارشناسان قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They won plaudits and prizes for their accomplished films.
[ترجمه گوگل]آنها برای فیلم های موفق خود تحسین ها و جوایزی را دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر فیلم های accomplished مورد تحسین و تحسین قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His work won him plaudits from the critics.
[ترجمه گوگل]آثار او مورد تحسین منتقدان قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثر او به خاطر منتقدان مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Never mind the plaudits of friends.
[ترجمه گوگل]هرگز به تحسین دوستان اهمیت نده
[ترجمه ترگمان] به \"plaudits\" فکر نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Plaudits are nice; this time, however, Mr Patten must have wondered if he was not being killed by kindness.
[ترجمه گوگل]تمجیدها خوب است با این حال، این بار، آقای پتن باید به این فکر کرده باشد که آیا او با مهربانی کشته نشده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، plaudits خوب هستند اما این بار آقای پا تن می بایست بداند که آیا با مهربانی کشته نشده است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And by the fourth issue of Oz the plaudits were beginning to outnumber the brickbats.
[ترجمه گوگل]و در شماره چهارم اوز تعداد تحسین ها از خفاش ها بیشتر شد
[ترجمه ترگمان]و با توجه به چهارمین موضوع از اوز دو مرتبه مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She had received the plaudits with becoming modesty, of course.
[ترجمه گوگل]او البته با حیا شدن مورد تحسین قرار گرفته بود
[ترجمه ترگمان]او با فروتنی و تواضع مورد تحسین قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Albright won plaudits for her tough stance on terrorism.
[ترجمه گوگل]آلبرایت به خاطر موضع سختش در قبال تروریسم مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]آلبرایت به خاطر موضع سخت او در رابطه با تروریسم، مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It also means that the manager receives no plaudits for doing what ought already to have been done since.
[ترجمه گوگل]همچنین به این معنی است که مدیر برای انجام کاری که باید از آن زمان انجام می شد، هیچ تحسینی دریافت نمی کند
[ترجمه ترگمان]همچنین به این معنی است که مدیر برای انجام کاری که باید از آن زمان انجام شده باشد مورد تحسین و تمجید قرار نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The conductor deserved plaudits for substituting the Kodaly dances for an originally slated Mendelssohn overture.
[ترجمه گوگل]رهبر ارکستر به خاطر جایگزینی رقص های کودالی به جای یک اورتور مندلسون که در ابتدا با نقشه طراحی شده بود، شایسته تقدیر بود
[ترجمه ترگمان]رهبر ارکستر به خاطر جایگزینی رقص های Kodaly برای an که در اصل برای مندلسون بود مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تمجید (اسم)
praise, ploy, glorification, exaltation, doxology, laudation, plaudit

هلهله شادی (اسم)
plaudit

صدای آفرین (اسم)
plaudit

دست زدن (فعل)
finger, handclasp, plaudit

انگلیسی به انگلیسی

• praise, expression of approval, commendation; applause, clapping of hands

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Enthusiastic approval or praise; applause 👏
🔍 مترادف: Acclaim, praise
✅ مثال: The actor received plaudits from critics for his outstanding performance in the film.
A “plaudit” is an expression of praise or approval. It is often used to describe positive feedback or recognition for someone’s accomplishments.
تمجید، ستایش یا تایید. اغلب برای توصیف بازخورد مثبت یا شناخت دستاوردهای کسی استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال ها؛
a theater critic might write, “The actor received plaudits for his outstanding performance. ”
In a sports context, a commentator might say, “The crowd erupted in plaudits as the player scored the winning goal. ”
A writer might receive plaudits from readers for their thought - provoking article.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-reward/

بپرس