1. Before marriage, platonic love is best.
[ترجمه گوگل]قبل از ازدواج، عشق افلاطونی بهترین است
[ترجمه ترگمان]قبل از ازدواج عشق افلاطونی بهترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از ازدواج عشق افلاطونی بهترین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Even more said it was platonic love.
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر می گفتند که این عشق افلاطونی بود
[ترجمه ترگمان]باز هم عشق افلاطونی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باز هم عشق افلاطونی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Can Platonic love really exist in real life?
[ترجمه گوگل]آیا عشق افلاطونی واقعاً می تواند در زندگی واقعی وجود داشته باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا عشق افلاطونی می تواند واقعا در زندگی واقعی وجود داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا عشق افلاطونی می تواند واقعا در زندگی واقعی وجود داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Many people know his famous allegation of Platonic love.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم ادعای معروف او در مورد عشق افلاطونی را می دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم این ادعا معروف عشق افلاطونی را می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم این ادعا معروف عشق افلاطونی را می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. When I talk about love affairs, I also include platonic love affairs.
[ترجمه گوگل]وقتی از روابط عاشقانه صحبت می کنم، عاشقانه های افلاطونی را نیز در نظر می گیرم
[ترجمه ترگمان]زمانی که در مورد عشق صحبت می کنم، عشق افلاطونی هم شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمانی که در مورد عشق صحبت می کنم، عشق افلاطونی هم شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In the novel, Edward and Susannah present a perfect model of platonic love.
[ترجمه گوگل]در این رمان، ادوارد و سوزانا الگوی کاملی از عشق افلاطونی ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]در رمان، ادوارد و Susannah یک مدل کامل از عشق افلاطونی را ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در رمان، ادوارد و Susannah یک مدل کامل از عشق افلاطونی را ارائه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Loving feelings include the passion, intimacy, and desire that accompany romantic love and the nonsexual emotional closeness of familial and platonic love.
[ترجمه گوگل]احساسات عاشقانه شامل اشتیاق، صمیمیت و میل است که با عشق رمانتیک و نزدیکی عاطفی غیرجنسی عشق خانوادگی و افلاطونی همراه است
[ترجمه ترگمان]احساسات دوست داشتنی عبارتند از شور و اشتیاق، صمیمیت و اشتیاق که همراه با عشق رمانتیک و نزدیکی عاطفی nonsexual به عشق افلاطونی و افلاطونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]احساسات دوست داشتنی عبارتند از شور و اشتیاق، صمیمیت و اشتیاق که همراه با عشق رمانتیک و نزدیکی عاطفی nonsexual به عشق افلاطونی و افلاطونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Maggie maintained on the witness stand that theirs had been a case of platonic love.
[ترجمه گوگل]مگی در جایگاه شاهد اظهار داشت که مورد آنها عشق افلاطونی بوده است
[ترجمه ترگمان]مگی در جایگاه شهود تاکید کرد که مورد عشق افلاطونی هم قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مگی در جایگاه شهود تاکید کرد که مورد عشق افلاطونی هم قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She is living by Victorian principles; right now their relationship is based on platonic love.
[ترجمه گوگل]او بر اساس اصول ویکتوریایی زندگی می کند در حال حاضر رابطه آنها بر اساس عشق افلاطونی است
[ترجمه ترگمان]او با اصول ویکتوریایی زندگی می کند؛ در حال حاضر رابطه آن ها براساس عشق افلاطونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با اصول ویکتوریایی زندگی می کند؛ در حال حاضر رابطه آن ها براساس عشق افلاطونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید