platitudinize


تکرار مکررات کردن، یاوه نویسی کردن، حرف مبتذل زدن، بیمزه بودن، بیمزگی کردن، پیش پا افتاده کردن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: platitudinizes, platitudinizing, platitudinized
• : تعریف: to use platitudes in speaking or writing.

انگلیسی به انگلیسی

• say platitudes; use platitudes in writing (also platitudinise)

پیشنهاد کاربران

بپرس