plating

/ˈpleɪtɪŋ//ˈpleɪtɪŋ/

معنی: ابکاری فلزی، روکشی با سیم و زر و غیره
معانی دیگر: عمل آب دادن فلزات، آبکاری، اندود گری، روکش کاری، روکش فلزی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a thin coating of gold, silver, or the like over a filler of another metal.

(2) تعریف: a covering layer of metal plates.

- The tank has armor plating.
[ترجمه گوگل] تانک دارای پوشش زرهی است
[ترجمه ترگمان] کپسول اکسیژن داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The plating is beginning to wear off in places.
[ترجمه گوگل]آبکاری در جاهایی شروع به از بین رفتن می کند
[ترجمه ترگمان]روکش دار شروع به فرسایش در مکان ها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In plating, components are dropped into various solutions to coat them with a metal such as zinc or aluminium.
[ترجمه گوگل]در آبکاری، اجزا در محلول های مختلف ریخته می شوند تا آنها را با فلزی مانند روی یا آلومینیوم پوشش دهند
[ترجمه ترگمان]در آبکاری، مولفه ها به راه حل های مختلفی برای پوشش دادن آن ها با فلز مانند روی و یا آلومینیوم انداخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The plating feeder holds them so that one yarn is always on the purl side and one on the knit side.
[ترجمه گوگل]فیدر آبکاری آنها را طوری نگه می دارد که یک نخ همیشه در سمت خراش و یکی در سمت بافتنی باشد
[ترجمه ترگمان]ظرف روکش دار آن ها را نگه می دارد تا یک نخ همیشه در سمت چپ و یک طرف در طرف knit باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The same zero-pollution closed-loop principles in a plating factory can be designed into an industrial park or entire region.
[ترجمه گوگل]همان اصول حلقه بسته بدون آلودگی در یک کارخانه آبکاری را می توان در یک پارک صنعتی یا کل منطقه طراحی کرد
[ترجمه ترگمان]همان اصول حلقه بسته آلودگی صفر در کارخانه plating را می توان در یک پارک صنعتی یا کل منطقه طراحی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the foil plating was thicker it may have been found more durable than mercury plating.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که روکش فویل ضخیم تر بود، ممکن است دوام بیشتری نسبت به آبکاری جیوه پیدا کرده باشد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که روکش فلزی ضخیم تر بود، ممکن است با دوام تر از روکش جیوه پیدا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not all plating was of precious metal.
[ترجمه گوگل]تمام آبکاری ها از فلز گرانبها نبود
[ترجمه ترگمان]همه چیزش فلزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many plating firms use cyanide and hydrochloric acid in separate metal baths.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های آبکاری از سیانید و اسید هیدروکلریک در حمام های فلزی جداگانه استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های آبکاری با استفاده از سیانور و هیدروکلریک اسید در حمام فلزی جداگانه استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We dubbed this plating the Tabula Rasa: Enjoy your morsel, meditate on the white space.
[ترجمه گوگل]ما این آبکاری را Tabula Rasa نامگذاری کردیم: از لقمه خود لذت ببرید، در فضای سفید مراقبه کنید
[ترجمه ترگمان]ما این کار را the Tabula Rasa و از morsel لذت می بریم، در فضای سفید تمرکز می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is similar to chromium plating, and the outward appearance is very excellent.
[ترجمه گوگل]شبیه آبکاری کروم است و ظاهر بیرونی آن بسیار عالی است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه شبیه به روکش کروم است و ظاهر خارجی بسیار عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Functional features, applications and technics of duplex Cr plating are outlined.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های عملکردی، کاربردها و تکنیک‌های آبکاری کروم دوبلکس تشریح شده است
[ترجمه ترگمان]مشخصه های عملکردی، کاربردها و technics روکش کروم دوطرفه به طور خلاصه بیان می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The ship's shell plating was broken during loading in bad weather due to the collision with the large steel barges, laden with logs, staying alongside the port side of the ship.
[ترجمه گوگل]پوشش پوسته کشتی در حین بارگیری در هوای بد به دلیل برخورد با لنج های فولادی بزرگ که مملو از کنده های چوبی در کنار بندر کشتی مانده بودند، شکسته شد
[ترجمه ترگمان]پوشش پوسته کشتی در هنگام بارگیری در آب و هوای بد به علت برخورد با کشتی های بزرگ فولادی، انباشته از log ها، در کنار کناره اسکله کشتی شکسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chemical plating of nickel phosphorus film, as a new proven surface treatment technology, has drawn ever increasing attention.
[ترجمه گوگل]آبکاری شیمیایی فیلم نیکل فسفر، به عنوان یک فناوری جدید تصفیه سطح اثبات شده، توجه روزافزونی را به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]plating شیمیایی فیلم فسفر نیکل به عنوان یک تکنولوژی جدید درمان سطح اثبات شده، همواره توجه فزاینده ای را به خود جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Familiar with various plating processes and chemical analysis.
[ترجمه گوگل]آشنا با انواع فرآیندهای آبکاری و آنالیز شیمیایی
[ترجمه ترگمان]آشنایی با فرآیندهای plating مختلف و آنالیز شیمیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Boric acid is used in nickel plating, and would presumably be a constituent of rinse water.
[ترجمه گوگل]اسید بوریک در آبکاری نیکل استفاده می شود و احتمالاً جزء تشکیل دهنده آب شستشو است
[ترجمه ترگمان]اسید boric در plating نیکل مورد استفاده قرار می گیرد و احتمالا یکی از constituent آب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابکاری فلزی (اسم)
plating

روکشی با سیم و زر و غیره (اسم)
plating

تخصصی

[عمران و معماری] روکش کاری - آبکاری
[مهندسی گاز] آبکاری، روکش کردن فلزی
[پلیمر] رنگ زدن قطعات با استفاده از آبکاری الکتریکی

انگلیسی به انگلیسی

• thin covering, coating; thin plate, sheeting
plating is a thin layer of metal on something, or a covering of metal plates.

پیشنهاد کاربران

[صنعت]
روکش دهی ، روکش گذاری ، روکش پوشانی
plating ( خوردگی )
واژه مصوب: اندودکاری
تعریف: پوشش دهی یک جسم با نشاندن یک مادۀ فلزی بر آن

بپرس