platforms

جمله های نمونه

1. offshore oil platforms
سکوب های استخراج نفت در دریا

2. londoners were herding on subway platforms
لندنی ها گله وار روی سکوهای مترو جمع شده بودند.

انگلیسی به انگلیسی

• platform shoes, shoes with a thick heavy sole and high heel

پیشنهاد کاربران

سطح یا کف ، در ساخت قطعات الکتریکی ، همان لایه ای ابتدای که چیپ روی اون قرار میگیره
سکوها
بلندی قسمتی از کف سالن یا محل
Platforms
کفشهایی که لژ یا پاشنه ی پهن دارند
بسترها
سیستم عامل ها
کفش با کف ضخیم و سنگین و پاشنه بلند

بپرس