1. Several hormones may stimulate platelet activating factor biosynthesis invitro.
[ترجمه گوگل]چندین هورمون ممکن است بیوسنتز فاکتور فعال کننده پلاکت را در شرایط آزمایشگاهی تحریک کنند
[ترجمه ترگمان]هورمون های متعددی ممکن است باعث تحریک سلول های activating factor invitro شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. These results suggest the involvement of platelet activating factor in the endothelin induced fibrinolytic activation and subsequently developed mucosal haemorrhagic lesion.
[ترجمه گوگل]این نتایج نشان دهنده دخالت فاکتور فعال کننده پلاکت در فعال سازی فیبرینولیتیک ناشی از اندوتلین و متعاقبا ایجاد ضایعه خونریزی دهنده مخاطی است
[ترجمه ترگمان]این نتایج حاکی از دخالت عامل فعال کردن پلاکت در فعال سازی fibrinolytic القا شده endothelin و متعاقبا ایجاد ضایعه \"mucosal دار\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Therefore the platelet-aggregate ratio would be low in the presence of circulating platelet aggregates.
[ترجمه گوگل]بنابراین نسبت پلاکت به تجمع در حضور تجمعات پلاکتی در گردش پایین خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، نسبت سنگ دانه در حضور توده های platelet در گردش، پایین خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The possibility that intestinal epithelial cells may produce platelet activating factor has been suggested by Kald etal.
[ترجمه گوگل]احتمال اینکه سلول های اپیتلیال روده ممکن است فاکتور فعال کننده پلاکت تولید کنند توسط Kald etal پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]این احتمال که سلول های اپی تلیال روده می توانند عامل فعال کننده پلاکت را تولید کنند توسط Kald etal پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The content of platelet activating factor in pancreatic tissue was determined using bioassay technique with washed rabbit platelets as described previously.
[ترجمه گوگل]محتوای فاکتور فعال کننده پلاکت در بافت پانکراس با استفاده از روش سنجش زیستی با پلاکت های خرگوش شسته شده همانطور که قبلا توضیح داده شد تعیین شد
[ترجمه ترگمان]محتوای عامل فعال کننده platelet در بافت لوزالمعده با استفاده از تکنیک bioassay با پلاکت rabbit که قبلا شرح داده شده بود، تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Occasionally, a substantially increased platelet or white cell count may lead to apparent increases in plasma potassium concentration.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، افزایش قابل توجهی تعداد پلاکت ها یا گلبول های سفید ممکن است منجر به افزایش آشکار غلظت پتاسیم پلاسما شود
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، یک شمارش سلول به طور قابل توجهی افزایش یافته و یا شمارش سلول سفید ممکن است منجر به افزایش ظاهری غلظت پتاسیم پلاسما شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As knowledge of basic platelet metabolism increases it will be more easy to identify platelet abnormalities and their pathogenesis in diabetes mellitus.
[ترجمه گوگل]با افزایش دانش در مورد متابولیسم پایه پلاکتی، شناسایی ناهنجاری های پلاکتی و پاتوژنز آنها در دیابت شیرین آسان تر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]با افزایش آگاهی از متابولیسم مواد اولیه، تشخیص اختلالات پلاکت و بیماری زایی شان در دیابت آسان تر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This hypothesis deserves further study as platelet activating factor metabolism in the stomach lumen is unknown.
[ترجمه گوگل]این فرضیه مستحق مطالعه بیشتر است زیرا متابولیسم عامل فعال کننده پلاکت در لومن معده ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]این فرضیه نیازمند مطالعه بیشتر به عنوان metabolism عامل فعال کردن سلول های شکم در لومن شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. These authors have shown that colonic platelet activating factor content was significantly increased irrespective of colonic inflammation.
[ترجمه گوگل]این نویسندگان نشان داده اند که محتوای فاکتور فعال کننده پلاکت کولون بدون توجه به التهاب کولون به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]این نویسندگان نشان داده اند که صرف نظر از التهاب colonic، محتوای عامل فعال کردن سلول های colonic به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Lyso platelet activating factor and alkyl acyl glycerophosphocholine were not significantly higher in Crohn's disease than in controls.
[ترجمه گوگل]فاکتور فعال کننده پلاکت لیزو و آلکیل آسیل گلیسروفسفوکولین در بیماری کرون به طور قابل توجهی بالاتر از گروه کنترل نبود
[ترجمه ترگمان]عامل فعال کننده platelet پلاکت و آلکیل آسیل بنزن به میزان قابل توجهی در بیماری Crohn بالاتر از کنترل های داخلی نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This led to a substantial increase in platelet cholesterol concentration, the bulk of this increase being associated with the platelet membrane.
[ترجمه گوگل]این منجر به افزایش قابل توجهی در غلظت کلسترول پلاکتی شد که بخش عمده ای از این افزایش با غشای پلاکتی مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]این منجر به افزایش قابل توجه غلظت کلسترول پلاکت، بخش عمده ای از این افزایش در ارتباط با غشای سلول می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Biological activity of platelet activating factor was measured by platelet aggregation using a Chrono-log Corporation aggregometer.
[ترجمه گوگل]فعالیت بیولوژیکی فاکتور فعال کننده پلاکت با تجمع پلاکتی با استفاده از آگرگومتر Chrono-log Corporation اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]فعالیت بیولوژیکی عامل فعال کننده platelet با استفاده از یک شرکت Chrono - log aggregometer اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The mechanisms by which platelet sticks to platelet during aggregation are not fully understood.
[ترجمه گوگل]مکانیسم چسبیدن پلاکت به پلاکت در حین تجمع کاملاً شناخته نشده است
[ترجمه ترگمان]مکانیزم هایی که بوسیله آن سلول های پلاکت به پلاکت در طول تجمع بیان می شوند به طور کامل درک نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Platelet activating factor also caused a marked decrease in the pancreatic blood flow comparable with that observed after caerulein infusion.
[ترجمه گوگل]فاکتور فعال کننده پلاکت همچنین باعث کاهش قابل توجهی در جریان خون پانکراس می شود که با کاهش مشاهده شده پس از تزریق سرولئین قابل مقایسه است
[ترجمه ترگمان]فاکتور فعال کننده Platelet نیز باعث کاهش قابل توجه جریان خون پانکراس می شود که بعد از تزریق caerulein مشاهده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Formalin fixes platelet aggregates which would be removed during the centrifugation to produce platelet-rich plasma.
[ترجمه گوگل]فرمالین تجمعات پلاکتی را که در طی سانتریفیوژ کردن حذف میشوند را ثابت میکند تا پلاسمای غنی از پلاکت تولید شود
[ترجمه ترگمان]formalin، سنگ دانه های پلاکت را اصلاح می کند که در طول سانتریفوژ برای تولید پلاسمای غنی از پلاکت حذف خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید