plastron

/ˈplæstrʌn//ˈplæstrɒn/

معنی: پیش سینه
معانی دیگر: سینه پوش فلزی (که زیر زره می پوشیدند)، سینه پوش ایمنی (که شمشیربازان می پوشند)، زره سینه، پیش سینه مردانه، ارایش پیش سینه زنانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a piece of protective padding or armor worn over the chest by swordsmen.

(2) تعریف: the portion of the shell of a turtle or tortoise which protects the ventral surface.

(3) تعریف: the decorative front of a shirt or garment, such as a man's formal dress shirt or the trimming on a woman's bodice.

جمله های نمونه

1. Because the plastron has a hinge between the pectoral and abdominal scutes the flexibility endowed by the ligaments allows these turtles to close up very tightly.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پلاسترون دارای یک لولا بین برش های سینه ای و شکمی است، انعطاف پذیری رباط ها باعث می شود که این لاک پشت ها خیلی محکم بسته شوند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که the یک لولا بین the و scutes دارد، انعطاف پذیری داده شده توسط رباط ها به این لاک پشت ها این امکان را می دهد که به شدت به هم نزدیک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With both decoration and practicability, the plastron not only is an adornment, but also has the function of covering the breast.
[ترجمه گوگل]پلاسترون هم با تزیین و هم کاربردی بودن، نه تنها یک زینت است، بلکه وظیفه پوشاندن سینه را نیز دارد
[ترجمه ترگمان]با both و practicability، the تنها یک زیور آلات است، بلکه دارای خاصیت پوشش پستان نیز می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Worker begins to cut flesh under plastron of still living turtle .
[ترجمه گوگل]کارگر شروع به بریدن گوشت در زیر پلاسترون لاک پشت زنده می کند
[ترجمه ترگمان]کارگر شروع به بریدن گوشت در زیر plastron از لاک پشت هنوز زنده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A plastron belongs to an adornment worn on female clothes, with the function of decorating and covering the breast.
[ترجمه گوگل]پلاسترون متعلق به زینتی است که بر روی لباس زنانه پوشیده می شود و وظیفه تزئین و پوشاندن سینه را دارد
[ترجمه ترگمان]A متعلق به تزیین لباس زنانه با نقش تزیین و پوشاندن پستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's carapace and plastron directly connected, with no ligament, . . .
[ترجمه گوگل]کاراپاس و پلاسترون مستقیماً به هم متصل هستند، بدون رباط،
[ترجمه ترگمان]It و plastron مستقیما با هم ارتباط برقرار می کنن … و هیچ مشکلی نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Plastron yellow with black botches.
[ترجمه گوگل]زرد پلاسترون با بوته های مشکی
[ترجمه ترگمان]plastron زرد رنگ با botches سیاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We discovered that the turtle remains consisted only of parts of the carapace and plastron (the shell and underbelly).
[ترجمه گوگل]ما کشف کردیم که بقایای لاک پشت فقط از قسمت هایی از کاراپاس و پلاسترون (پوسته و زیر شکم) تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]ما کشف کردیم که لاک پشت تنها شامل قسمت هایی از the و plastron (پوسته و شکم)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Result:2 kinds of counterfeit turtle shell and 3 kinds of counterfeit tortoise plastron were found, and their morphological and DTA identification features were proposed.
[ترجمه گوگل]نتیجه: 2 نوع لاک لاک پشت تقلبی و 3 نوع پلاسترون لاک پشت تقلبی پیدا شد و ویژگی های مورفولوژیکی و شناسایی DTA آنها پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]نتیجه: ۲ نوع پوسته لاک پشت تقلبی و ۳ نوع لاک پشت تقلبی یافت شده، و مشخصه های identification و DTA آن ها پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After the tortoise is anesthetized the bottom of the shell ( called the plastron ) is cleansed thoroughly.
[ترجمه گوگل]پس از بیهوش شدن لاک پشت، پایین پوسته (که پلاسترون نامیده می شود) کاملاً تمیز می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از این که لاک پشت از ته پوسته جدا شد (به نام the)کاملا تمیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The clinical research part of this project aims to observe the clinical effect of tortoise plastron as an enrichment of kidney on aplastic anemia which falls into the category of deficiency of Yin.
[ترجمه گوگل]بخش تحقیقات بالینی این پروژه با هدف مشاهده اثر بالینی پلاسترون لاک پشت به عنوان غنی‌کننده کلیه بر کم‌خونی آپلاستیک که در دسته کمبود یین قرار می‌گیرد، است
[ترجمه ترگمان]هدف از این پروژه، مشاهده اثر بالینی of tortoise به عنوان غنی سازی کلیه بر روی کم خونی aplastic است که در زمره فقر یین قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tortoises seem to preferentially put the available calcium in the plastron.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد لاک پشت ها ترجیحاً کلسیم موجود را در پلاسترون قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که Tortoises ترجیحا کلسیم موجود را در the قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective : To identify the commercial Chinese medicines turtle shell and tortoise plastron.
[ترجمه گوگل]هدف: شناسایی داروهای تجاری چینی پوسته لاک پشت و پلاسترون لاک پشت
[ترجمه ترگمان]هدف: شناسایی صدف دارویی چینی تجاری و لاک پشت لاک پشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیش سینه (اسم)
bosom, plastron, shirtfront

انگلیسی به انگلیسی

• metal breastplate or shield; protective chest covering worn by fencers

پیشنهاد کاربران

پیش سینه ( اسم ) : استخوان جناغ سینه همراه با غضروف های دنده ای متصل به آن
لاک زیرین لاک پشت

بپرس