plasticity

/plæˈstɪsɪti//plæˈstɪsɪti/

معنی: نرمی، انعطاف، شکل پذیری، قالب پذیری، حالت پلاستیکی، اندام پذیری
معانی دیگر: اندام پذیری، شکل پذیری، قالب پذیری، حالت پلاستیکی، نرمی، انعطاف

جمله های نمونه

1. For example, plasticity seems to depend on identifiable ion channels and catalytic molecules that activate or inhibit these channels.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، به نظر می رسد شکل پذیری به کانال های یونی قابل شناسایی و مولکول های کاتالیزوری بستگی دارد که این کانال ها را فعال یا مهار می کنند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، plasticity به نظر می رسد که به کانال های یونی قابل شناسایی و مولکول های کاتالیزوری که این کانال ها را فعال یا مهار می کنند وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In general their presence increases the clay's plasticity.
[ترجمه محمد] در حالت کلی، حضور آن ها شکل پذیری خاک رس را افزایش می دهد
|
[ترجمه گوگل]به طور کلی وجود آنها باعث افزایش انعطاف پذیری خاک رس می شود
[ترجمه ترگمان]در حالت کلی، حضور آن ها پلاستیسیته گلی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Another obvious way of increasing plasticity is to mix a relatively fine plastic clay with a stiff clay.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از راه های واضح افزایش پلاستیسیته مخلوط کردن یک خاک رس پلاستیکی نسبتاً ریز با یک خاک رس سفت است
[ترجمه ترگمان]یک روش آشکار دیگر برای افزایش پلاستیسیته، ترکیب کردن یک رس پلاستیک نسبتا خوب با رس خشک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Purkinje and hippocampal neurons are noted for their plasticity because they show long-term changes in neural transmission following certain stimulus regimes.
[ترجمه گوگل]نورون های پورکنژ و هیپوکامپ به دلیل انعطاف پذیری خود مورد توجه قرار گرفته اند زیرا تغییرات طولانی مدت در انتقال عصبی به دنبال رژیم های محرک خاصی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]نورون های Purkinje و hippocampal برای plasticity خود به این دلیل اشاره می کنند که تغییرات دراز مدت در انتقال عصبی به دنبال رژیم های محرک خاص را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The clonal plasticity of Zoysia japonica was studied through the treatments of different soil moisture and the experiments of stolon-severing and connection.
[ترجمه گوگل]پلاستیسیته کلونال Zoysia japonica از طریق تیمارهای رطوبت مختلف خاک و آزمایش‌های استولون قطع و اتصال مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]plasticity clonal of japonica از طریق درمان های مختلف رطوبت خاک و تجارب of و اتصال مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper, a deformation theory of plasticity for damaged materials is proposed. An asymptotic expression for H near a crack tip is obtained.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک نظریه تغییر شکل پلاستیسیته برای مواد آسیب دیده ارائه شده است یک بیان مجانبی برای H در نزدیکی نوک ترک به دست می آید
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک نظریه تغییر شکل پلاستیسیته برای مواد آسیب دیده پیشنهاد شده است حالت مجانب برای H در نزدیکی نوک ترک بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was suggested that the geometry morphology plasticity highly responsed to intraspecies competition in different density.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شد که شکل پذیری مورفولوژی هندسی به شدت به رقابت درون گونه ای در تراکم های مختلف پاسخ می دهد
[ترجمه ترگمان]همچنین نشان داده شد که مورفولوژی geometry نسبت به intraspecies با چگالی متفاوت به شدت responsed است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His recent work has studied brain plasticity. He will take over as chair of the psychology department next month.
[ترجمه گوگل]کار اخیر او به بررسی انعطاف پذیری مغز پرداخته است او از ماه آینده ریاست دپارتمان روانشناسی را بر عهده خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]کار اخیر او پلاستیسیته مغز را مطالعه کرده است او ماه آینده ریاست بخش روانشناسی را بر عهده خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The growth behavior of Zoysia japonica showed strong plasticity and foraging trait.
[ترجمه گوگل]رفتار رشدی Zoysia japonica انعطاف پذیری قوی و صفت علوفه جویی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]رفتار رشد of japonica، plasticity قوی و ویژگی جستجوی آذوقه را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We assessed the plasticity and determinants of collateral supply after PCI.
[ترجمه گوگل]ما انعطاف پذیری و عوامل تعیین کننده عرضه وثیقه را پس از PCI ارزیابی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما the و عوامل تعیین کننده تامین ثانویه را بعد از PCI بررسی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Phenotypic plasticity is a trait that has a certain genetic basis and can evolve independently.
[ترجمه گوگل]شکل پذیری فنوتیپی صفتی است که پایه ژنتیکی خاصی دارد و می تواند به طور مستقل تکامل یابد
[ترجمه ترگمان]Phenotypic plasticity یک ویژگی است که یک پایه ژنتیکی خاص دارد و می تواند به طور مستقل تکامل یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The influences of rock plasticity and confining pressure on rock dilatancy were discussed by using the definition of dilatancy angle.
[ترجمه گوگل]تأثیر پلاستیسیته سنگ و فشار محدود بر اتساع سنگ با استفاده از تعریف زاویه دیلاتانسی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیرات of صخره و فشار محدود بر dilatancy سنگ با استفاده از تعریف زاویه dilatancy مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This allows clays to become plastic so that they can be shaped-the property of plasticity.
[ترجمه گوگل]این به خاک رس اجازه می دهد تا تبدیل به پلاستیک شود تا بتوان به آنها شکل داد - خاصیت پلاستیسیته
[ترجمه ترگمان]این به خاک رس امکان می دهد تا تبدیل به پلاستیک شود تا آن ها بتوانند شکل پلاستیسیته را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This strengthens the claim that there are real universal biochemical principles involved in such mechanisms of neural plasticity.
[ترجمه گوگل]این ادعا را تقویت می کند که اصول بیوشیمیایی جهانی واقعی در چنین مکانیسم های انعطاف پذیری عصبی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این امر این ادعا را تقویت می کند که اصول بیوشیمیایی واقعی واقعی در چنین مکانیسم های of عصبی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نرمی (اسم)
subtlety, suavity, amenity, leniency, softness, plasticity, lubricity, gloss, unction, lenity, pash, malleability

انعطاف (اسم)
plasticity, inflection, inflexion, intorsion, flexibility

شکل پذیری (اسم)
plasticity

قالب پذیری (اسم)
plasticity

حالت پلاستیکی (اسم)
plasticity

اندام پذیری (اسم)
plasticity

تخصصی

[شیمی] نرمینگی، خصلت پلاستیکی
[عمران و معماری] پلاستیسیته - خمیری - حالت خمیری - خمیرایی - شکلپذیری - حالت نرمی
[برق و الکترونیک] انعطاف پذیری، خاصیت تغییر شکل
[زمین شناسی] شکل پذیری - خاصیتی است که تحت آن،سنگها می توانندبه طورمداوم و بدون شکسته شدن تغییرشکل پیدا کنند.
[نساجی] پلاستیسیته - الاستیسیته تاخیری - قابلیت انعطاف - شکل پذیری
[پلیمر] نرمی
[آب و خاک] شاخص خمیرایی

انگلیسی به انگلیسی

• flexibility, pliability, pliancy, elasticity, malleability

پیشنهاد کاربران

شکل پذیری ( ترجمه اصلی و بهتر )
انعطاف پذیری
Noun
قالب پذیری
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : plasticize
✅️ اسم ( noun ) : plasticity / plastic
✅️ صفت ( adjective ) : plastic
✅️ قید ( adverb ) : _
انعطاف پذیری، تغییر پذیری

بپرس