plastering

/ˈplæstərɪŋ//ˈplɑːstərɪŋ/

معنی: اندود، گچ کاری
معانی دیگر: گچ مالی

جمله های نمونه

1. Whoever did the plastering did a brilliant job.
[ترجمه گوگل]هر کسی که گچ کاری را انجام داد، کار درخشانی انجام داد
[ترجمه ترگمان] هر کسی که \"گچ کاری\" رو انجام داده کار فوق العاده ای انجام داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The walls need plastering before we can start decorating.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع تزئین، دیوارها نیاز به گچ کاری دارند
[ترجمه ترگمان]دیوارها قبل از شروع تزئین نیاز به plastering دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There's only the plastering left to be done.
[ترجمه گوگل]فقط گچ کاری باقی مانده که باید انجام شود
[ترجمه ترگمان]فقط the برای انجام دادن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stop plastering Vic all over your music paper and make way for some real talent.
[ترجمه گوگل]از گچ کاری ویک روی کاغذ موسیقی خود دست بردارید و راه را برای استعدادهای واقعی باز کنید
[ترجمه ترگمان]، روی کاغذ your و برای یه استعداد واقعی راه رو باز کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Plastering his face with grease and wiping away Hook's villainous eyebrows, he said what he had to say.
[ترجمه گوگل]صورتش را با روغن چرب کرد و ابروهای شرور هوک را پاک کرد، آنچه را که باید می گفت گفت
[ترجمه ترگمان]صورتش را با روغن پاک کرد و ابروهایش را پاک کرد و گفت که باید چه بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She made the shallow end and stood up, plastering her hair back with her hands.
[ترجمه گوگل]انتهای کم عمق را درست کرد و ایستاد و موهایش را با دستانش به عقب گچ زد
[ترجمه ترگمان]او این کار را انجام داد و در حالی که موهایش را با دست هایش گرفته بود، از جا بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sue's cousin was plastering the ceiling in a dank basement.
[ترجمه گوگل]پسر عموی سو داشت سقف یک زیرزمین پر از خاک را گچ کاری می کرد
[ترجمه ترگمان]پسر عموی سو در زیر زمین مرطوب، سقف را تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The plastering action of the fire - a fact which I attributed to its having been recently spread.
[ترجمه گوگل]عمل گچ بری آتش - واقعیتی که من به تازگی آن را منتشر کرده ام
[ترجمه ترگمان]عمل plastering، یک حقیقت بود که من به تازگی آن را گسترش داده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For a really smooth surface, use a plastering float.
[ترجمه گوگل]برای داشتن سطحی واقعا صاف، از شناور گچ کاری استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای یک سطح واقعا صاف، از یک plastering float استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Outside the cinema, a man on a ladder was plastering an advertisement for a film on top of the old notice.
[ترجمه گوگل]بیرون سینما، مردی روی نردبان داشت آگهی فیلمی را روی آگهی قدیمی گچ می زد
[ترجمه ترگمان]خارج از سینما، مردی که بر روی یک نردبان قرار داشت، یک آگهی برای فیلم در بالای آگهی قدیمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A team of builders from the coast are still plastering the vaults of the vestibule which even with scaffolding are out of reach.
[ترجمه گوگل]گروهی از سازندگان ساحلی همچنان در حال گچ کاری طاق های دهلیز هستند که حتی با داربست نیز دور از دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]گروهی از معماران از ساحل هنوز the را در زیر plastering که حتی با داربست از دسترس خارج می شوند، در دست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. An old household broom is useful for this operation 4 For a really smooth surface, use a plastering float.
[ترجمه گوگل]یک جارو قدیمی خانگی برای این عملیات مفید است
[ترجمه ترگمان]جاروب خانه قدیمی برای این عملیات ۴ برای یک سطح واقعا صاف مفید است، از یک float plastering استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Countries including Brazil, Canada, Singapore and Thailand have already been plastering picture warnings on cigarette packs.
[ترجمه گوگل]کشورهایی از جمله برزیل، کانادا، سنگاپور و تایلند قبلاً هشدارهای تصویری را روی پاکت‌های سیگار نصب کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]کشورهایی مانند برزیل، کانادا، سنگاپور و تایلند در حال حاضر، اخطارهای تصویری را بر روی بسته های سیگار انجام داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They think in getting their materials, and also in arranging them plastering them together with mud.
[ترجمه گوگل]آنها به این فکر می کنند که مصالح خود را به دست آورند و همچنین به چیدمان آنها و گچ بری آنها با گل
[ترجمه ترگمان]آن ها به گرفتن مواد خود فکر می کنند و همچنین در ترتیب دادن آن ها، آن ها را با گل و لای در کنار هم قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اندود (اسم)
coating, overlay, casing, plastering, incrustation

گچ کاری (اسم)
plastering, parget, plasterwork

تخصصی

[عمران و معماری] اندودکاری - گچکاری

انگلیسی به انگلیسی

• applying plaster, applying mortar; defeating, beating (slang)

پیشنهاد کاربران

بنائی: گچ کاری
plastering
به معنای چسباندن
Plastering your name on billboard
اندود کاری روی سطوح داخلی

بپرس