• (1)تعریف: a sturdy rigid covering consisting of gauze saturated in plaster of Paris which is wrapped, when still wet, around a fractured limb or other part to prevent movement during healing.
• (2)تعریف: a copy or mold of a piece of sculpture that is produced in plaster of Paris.
جمله های نمونه
1. A plaster cast of Madame Fournier stood in the artist's studio.
[ترجمه گوگل]بازیگران گچی مادام فورنیه در استودیوی هنرمند ایستاده بودند [ترجمه ترگمان]قالب گچی خانم Fournier در استودیوی هنرمند ایستاده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He's got his leg in a plaster cast.
[ترجمه گوگل]او پایش را در گچ گرفته است [ترجمه ترگمان]پایش را در گچ گچ گرفته اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The plaster cast is used to keep the leg immobile.
[ترجمه گوگل]از گچ برای بی حرکت نگه داشتن ساق پا استفاده می شود [ترجمه ترگمان]سنگ گچ برای ثابت نگه داشتن پا به کار می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She made a plaster cast of a bust of Lincoln.
[ترجمه گوگل]او از مجسمه نیم تنه لینکلن گچ تهیه کرد [ترجمه ترگمان] یه قالب گچی از \"لینکن\" درست کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They took a plaster cast of the teeth for identification purposes.
[ترجمه گوگل]آنها برای شناسایی دندان ها گچ بری گرفتند [ترجمه ترگمان]یک قالب گچی از دندان ها برای اهداف شناسایی به دست گرفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Her broken leg was put in a plaster cast.
[ترجمه غ ع مسجدی] پای شکسته او را گچ گرفته اند
|
[ترجمه گوگل]پای شکسته او را در گچ انداختند [ترجمه ترگمان]پای شکسته اش در گچ دیواری قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The plaster cast helps to heal the broken bone.
[ترجمه گوگل]گچ گیری به بهبود استخوان شکسته کمک می کند [ترجمه ترگمان]گچ برای شفا دادن استخوان شکسته کمک می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One medium even claimed to have made a plaster cast of a pair of ectoplasmic hands before they dissolved.
[ترجمه گوگل]حتی یکی از رسانه‌ها ادعا کرد که از یک جفت دست اکتوپلاسمی قبل از حل شدن، یک قالب گچی ساخته است [ترجمه ترگمان]یک وسیله حتی ادعا کرد که قبل از اینکه آن ها را منحل کنند، یک تندیس گچی از یک جفت دست ectoplasmic درست کرده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The wearing of a plaster cast was only allowed in extreme circumstances and brown suede shoes were definitely out.
[ترجمه گوگل]پوشیدن گچ فقط در شرایط شدید مجاز بود و کفش های جیر قهوه ای قطعاً بیرون بودند [ترجمه ترگمان]پوشیدن لباس گچ فقط در شرایط فوق العاده مجاز بود و کفش های جیر جیر به طور قطع از بین رفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The plaster cast was exhibited at the Mus é e Rodin when it opened in 19
[ترجمه گوگل]گچ‌بازی‌ها در موزه Mus é Rodin به نمایش گذاشته شد که در سال 19 افتتاح شد [ترجمه ترگمان]مجسمه گچی حضرت e در سال ۱۹ به نمایش گذاشته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective: Through comparative study hollow tension screw and plaster cast asked for fresh scaphoid bone fracture, to evaluate the clinical efficacy of the hollow tension screw surgical methods.
[ترجمه گوگل]هدف: از طریق مطالعه تطبیقی پیچ تنش توخالی و گچ گچ درخواست شکستگی استخوان اسکافوئید تازه برای ارزیابی کارایی بالینی روش‌های جراحی پیچ تنش توخالی شد [ترجمه ترگمان]هدف: از طریق مطالعه تطبیقی پیچ تنش توخالی و cast گچی برای شکستگی استخوان scaphoid جدید، برای ارزیابی اثربخشی بالینی روش های جراحی پیچ تنش حفره ای استفاده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The custom-made devices, created using a plaster cast of the patient's mouth and construction bites, significantly reduced the apnea-hypopnea index, whereas the prefabricated devices did not.
[ترجمه گوگل]دستگاه های سفارشی ساخته شده با استفاده از گچ بری دهان بیمار و نیش های ساختمانی، شاخص آپنه-هیپوپنه را به طور قابل توجهی کاهش می دهد، در حالی که دستگاه های پیش ساخته این کار را نمی کنند [ترجمه ترگمان]دستگاه های ساخته شده سفارشی، با استفاده از یک قالب گچ گرفته شده از دهان بیمار و گاز ساخت، به طور قابل توجهی شاخص apnea - hypopnea را کاهش داده، در حالی که دستگاه های پیش ساخته نشده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The sight of a man holding a plaster cast record of the tracks of a mysterious beast started the modern Bigfoot legend.
[ترجمه گوگل]دیدن مردی که یک رکورد گچ بری از ردپای یک جانور مرموز را در دست دارد، افسانه مدرن پاگنده را آغاز کرد [ترجمه ترگمان]منظره یک مرد که رکورد گچ را از روی ردپای یک جانور مرموز در دست گرفته بود افسانه پاگنده جدید را آغاز کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Non-playing colleagues rushed him to the local casualty department, where a large plaster cast was fixed on to the injured area.
[ترجمه گوگل]همکارانی که بازی نمی کردند او را سریع به بخش مصدومان محلی بردند، جایی که یک گچ بزرگ روی ناحیه آسیب دیده چسبانده شد [ترجمه ترگمان]همکاران بدون بازی او را به بخش تلفات محلی رساندند، جایی که یک طرح گچ بزرگ روی ناحیه زخمی گذاشته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] ریخته گری گچی - قالبگیری گچی
انگلیسی به انگلیسی
• a plaster cast is a hard case made of plaster of paris, used for protecting broken bones by keeping part of the body rigid.
پیشنهاد کاربران
قالب گچی ( اسم ) : تکیه گاه سخت ساخته شده از بانداژ آغشته به گچ مایع پاریس که پس از پیچیده شدن به دور اندام شکسته، سفت می شود و از حرکت اندام در حین بهبود استخوان جلوگیری می کند.
plaster cast ( اَرتاپزشکی ) واژه مصوب: گچ 2 تعریف: پوشش سختی از جنس گچ برای بی حرکت کردن عضو شکسته یا عمل شده
گچگیری ارتوپدی گچ گیری ارتوپدی یا قالب گیری ارتوپدی، پوسته ای است که غالباً از گچ یا فایبرگلاس ساخته می شود تا برای اندام یا در بعضی موارد اندام های متعددی از بدن که دچار آسیب شده اند در حالتی، ثبات ایجاد کند و از آن نگه داری کند. گچ گیری یا قالب گیری ارتوپدی عموماً هنگام شکستگی استخوان ها مورد استفاده قرار می گیرد و تا زمانی که بهبود حاصل شود اندام را در حالت مورد نظر حفظ می کند. گچ گیری ارتوپدی از نظر کارایی عملکردی شبیه به آتل دارد. باندهای گچی مورد استفاده از یک باند پنبه ای تشکیل شده است که با گچ پاریس ترکیب شده است، که پس از مرطوب شدن سفت می شود. گچ پاریس گچ کلسینه شده ( گچ بو داده ) است که با آسیاب شدن به یک پودر ریز تبدیل می شود. با افزودن آب، فرم محلول تر سولفات کلسیم به حالت نسبتاً نامحلول برمی گردد و گرما تولید می شود. ... [مشاهده متن کامل]
Medical aid for the treatment of bone fractures An orthopedic cast, or simply cast, is a shell, frequently made from plaster or fiberglass, that encases a limb ( or, in some cases, large portions of the body ) to stabilize and hold anatomical structures—most often a broken bone ( or bones ) , in place until healing is confirmed. It is similar in function to a splint. Consider having a plaster casting done
