plasmatic


خونابه ای، مثل پلاسما، وابسته به پلاسما

جمله های نمونه

1. Objective To discuss the role of plasmatic fibrinogen in the pathogenesis of coronary heart disease (CHD).
[ترجمه گوگل]هدف بحث درباره نقش فیبرینوژن پلاسماتیک در پاتوژنز بیماری عروق کرونر قلب (CHD)
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد نقش of fibrinogen در بیماری زایی بیماری های قلبی عروقی (CHD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There was no correlation between eosinophil counts and plasmatic protein levels.
[ترجمه گوگل]هیچ ارتباطی بین تعداد ائوزینوفیل و سطح پروتئین پلاسمایی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ همبستگی بین تعداد eosinophil و سطوح پروتیین plasmatic وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Results:Plasmatic urate reduced obviously after treatment, especially after one-week treatment, and accorded with the increase of urate excreted within 24 hours.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: اورات پلاسماتیک پس از درمان، به‌ویژه پس از درمان یک هفته‌ای، آشکارا کاهش یافت و با افزایش اورات دفع شده در عرض 24 ساعت مطابقت داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج: Plasmatic urate پس از درمان، به خصوص بعد از یک هفته درمان کاهش پیدا کرد و با افزایش of دفع در ظرف ۲۴ ساعت موافقت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods Plasmatic AVP concentration was determined with radioimmunoassay in 38 Schizophrenic Patients and 22 normal controls.
[ترجمه گوگل]MethodsPlasmatic AVP غلظت AVP با رادیوایمونواسی در 38 بیمار اسکیزوفرنی و 22 کنترل طبیعی تعیین شد
[ترجمه ترگمان]روش های Plasmatic غلظت AVP با radioimmunoassay در ۳۸ schizophrenic بیمار و ۲۲ کنترل نرمال تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. CONCLUSION: Bullet's pressure wave may activate phosphatidylinositol metabolism, which may trigger the injury to the endothelial cells and lead to leakage of plasmatic LDH.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: موج فشار گلوله ممکن است متابولیسم فسفاتیدیل‌نوزیتول را فعال کند که ممکن است باعث آسیب به سلول‌های اندوتلیال شود و منجر به نشت LDH پلاسمایی شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: موج فشار Bullet ممکن است متابولیسم phosphatidylinositol را فعال کند، که ممکن است آسیب به سلول های اندوتلیال را تحریک کند و منجر به نشت of LDH شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusions The results suggest that there are abnormal metabolism in plasmatic AVP of schizophrenic patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری نتایج نشان می دهد که متابولیسم غیرطبیعی در AVP پلاسمایی بیماران اسکیزوفرنی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نتایج نشان می دهد که متابولیسم غیرعادی در plasmatic AVP از بیماران شیزوفرنی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. RESULTS After the rats were subcutaneously injected adrenaline and treated with ice-water bath, the whole blood-viscosity under different shear stress and plasmatic viscosity were all increased.
[ترجمه گوگل]نتایج پس از تزریق زیر جلدی آدرنالین به موش‌ها و درمان با حمام آب یخ، ویسکوزیته کل خون تحت تنش برشی مختلف و ویسکوزیته پلاسماتیک افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج بعد از این که موش ها آدرنالین تزریق کردند و با حمام آب یخ درمان شدند، کل ویسکوزیته تحت تنش برشی مختلف و لزجت گردابه ای کاملا افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many areas are now getting a minor preview of these events now because of the plasmatic electromagnetic connection between the planets.
[ترجمه گوگل]اکنون بسیاری از مناطق به دلیل اتصال الکترومغناطیسی پلاسمایی بین سیارات، پیش‌نمایش کوچکی از این رویدادها دریافت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مناطق اکنون به دلیل ارتباط الکترومغناطیس plasmatic بین سیارات در حال حاضر یک پیش نمایش کوچک از این رویدادها دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Using the answer code, answer which of the following statements about the transport through the plasmatic membrane of the animal cell is correct or incorrect.
[ترجمه گوگل]با استفاده از کد پاسخ پاسخ دهید که کدام یک از عبارات زیر در مورد انتقال از طریق غشای پلاسماتیک سلول جانوری صحیح است یا نادرست
[ترجمه ترگمان]با استفاده از کد پاسخ، پاسخ به کدام یک از اظهارات زیر در مورد انتقال از طریق غشا plasmatic از سلول حیوان درست یا نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And the two groups had obvious effect in resolving clinical symptoms and signs and improving heart function and plasmatic vasopeptides.
[ترجمه گوگل]و دو گروه تأثیر آشکاری در رفع علائم و نشانه های بالینی و بهبود عملکرد قلب و وازوپپتیدهای پلاسمایی داشتند
[ترجمه ترگمان]و این دو گروه تاثیر آشکاری در حل و فصل علایم بالینی و بهبود عملکرد قلب و بهبود عملکرد قلب داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the fluid part of blood or lymph; pertaining to ionized material, pertaining to matter in the fourth state

پیشنهاد کاربران

بپرس