1. Similarly, the plasma membrane of olfactory cells seems to have an InsP 3 -sensitive calcium channel.
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، به نظر می رسد غشای پلاسمایی سلول های بویایی دارای یک کانال کلسیم حساس به InsP 3 است
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، به نظر می رسد غشا پلاسما از سلول های بویایی یک کانال کلسیم حساس ۳ - حساس داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The distributional asymmetries of phospholipids in the plasma membrane of erythrocytes and platelets are shown in Fig.
[ترجمه گوگل]عدم تقارن توزیعی فسفولیپیدها در غشای پلاسمایی گلبول های قرمز و پلاکت ها در شکل 1 نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]تقارن های ناهمبسته فسفولیپیدها در غشا پلاسما از گلبول های قرمز و پلاکت ها در شکل شکل نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The plasma membrane is the medium through which all cells interact with their environment.
[ترجمه گوگل]غشای پلاسمایی محیطی است که از طریق آن همه سلول ها با محیط خود تعامل دارند
[ترجمه ترگمان]غشا پلاسما میانی است که از طریق آن همه سلول ها با محیط خود تعامل دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Pinocytic vesicles were present near the plasma membrane and basement membrane was present around these cells.
[ترجمه گوگل]وزیکول های پینوسیتیک در نزدیکی غشای پلاسمایی و غشای پایه در اطراف این سلول ها وجود داشت
[ترجمه ترگمان]کیسه های Pinocytic در نزدیکی غشا پلاسما موجودند و غشای زیرزمینی در اطراف این سلول ها وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The plasma membrane is also thought to be far less rigid a structure than originally proposed.
[ترجمه گوگل]همچنین تصور می شود که غشای پلاسمایی ساختاری بسیار کمتر از آنچه در ابتدا پیشنهاد شده بود، است
[ترجمه ترگمان]غشا پلاسما هم چنین تصور می شود که ساختار بسیار کمتری نسبت به ساختار پیشنهادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Firstly, by studying radiolabelled ion uptake into isolated plasma membrane vesicles.
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، با مطالعه جذب یون نشاندار شده رادیویی به وزیکول های جدا شده غشای پلاسمایی
[ترجمه ترگمان]ابتدا، با مطالعه جذب یونی radiolabelled به بافت های غشا پلاسما ایزوله شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conclusion DHA shows a strong impairment on the plasma membrane and cytoskeleton of Giardia lamblia.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری DHA یک اختلال قوی در غشای پلاسمایی و اسکلت سلولی ژیاردیا لامبلیا را نشان میدهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مرجع پشتیبانی مسکن مرجع پشتیبانی مسکن، نقص قوی در غشا پلاسما و اسکلت سلولی Giardia lamblia نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Cytoplasmic membrane, or cell membrane, plasma membrane, is a soft, fragile and flexible semi-permeable membrane, which underlines cell wall and surrounds cytoplasm.
[ترجمه گوگل]غشای سیتوپلاسمی، یا غشای سلولی، غشای پلاسمایی، یک غشای نرم، شکننده و انعطاف پذیر نیمه تراوا است که زیر دیواره سلولی قرار گرفته و سیتوپلاسم را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]غشا پلاسما یا غشا سلولی، غشا پلاسما نرم، شکننده و قابل انعطاف است که بر دیواره سلولی و سیتوپلاسم احاطه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Conclusion: It was firstly concluded that plasma membrane of Bufo oocyte exist calcium-dependent chloride channel, except potassium channel.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: ابتدا به این نتیجه رسیدیم که غشای پلاسمایی تخمک بوفو به جز کانال پتاسیم، کانال کلریدی وابسته به کلسیم دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: در ابتدا به این نتیجه رسیدند که غشا پلاسما یک oocyte کلرید وابسته به کلسیم، به جز کانال پتاسیم، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Aquaporin (water pore) A protein channel in the plasma membrane that facilitates water movement across the membrane.
[ترجمه گوگل]آکواپورین (منافذ آب) یک کانال پروتئینی در غشای پلاسمایی است که حرکت آب را در سراسر غشاء تسهیل می کند
[ترجمه ترگمان]Aquaporin (حفره های آب)یک کانال پروتیینی در غشا پلاسما است که حرکت آب در طول غشا را تسهیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The receptor localized to the plasma membrane of the stigmatic papillae on the surface of the pistil is encoded by SRK gene.
[ترجمه گوگل]گیرنده لوکال شده در غشای پلاسمایی پاپیلاهای کلاله روی سطح مادگی توسط ژن SRK کدگذاری می شود
[ترجمه ترگمان]گیرنده بومی غشا پلاسما of stigmatic روی سطح مادگی توسط ژن SRK کدگذاری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Microfilaments also mediated the interaction between midbody and plasma membrane.
[ترجمه گوگل]میکروفیلامنت ها همچنین برهمکنش میان بدن و غشای پلاسمایی را واسطه می کنند
[ترجمه ترگمان]microfilaments نیز تعامل بین غشا پلاسما و پلاسما را میانجی گری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Glycoprotein changes in mouse sperm plasma membrane during epididymal maturation were revealed by Western blot.
[ترجمه گوگل]تغییرات گلیکوپروتئین در غشای پلاسمایی اسپرم موش در طی بلوغ اپیدیدیم توسط وسترن بلات نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]تغییر glycoprotein در غشا پلاسما در طول دوره بلوغ epididymal توسط وسترن بلات آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is contained within the plasma membrane and comprises a colorless substance ( hyaloplasm ) containing organelles and various inclusions (e. g. crystals and insoluble food reserves).
[ترجمه گوگل]این ماده در غشای پلاسمایی موجود است و شامل یک ماده بی رنگ (هیالوپلاسم) حاوی اندامک ها و اجزاء مختلف (مانند کریستال ها و ذخایر غذایی نامحلول) است
[ترجمه ترگمان]این غشا در غشا پلاسما موجودند و شامل یک ماده بی رنگ (hyaloplasm)حاوی اندامک های و عناصر مختلف (e می باشند گرم کریستال و ذخایر غذایی غیرقابل حل)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید