plasm

/ˈplæzəm//ˈplæzəm/

معنی: خونابه، پلاسما، قسمت ابکی خون
معانی دیگر: رجوع شود به: plasma، پیشوند: دشته -، پلاسم - (پیش از واکه می آید)، plasma تش، خونابه
plasm _
پسوند: - دشته، - پلاسم [endoplasm]

بررسی کلمه

جمله های نمونه

1. He proposed a theory in which the germ plasm was totally isolated from the adult body that transmits it to future generations.
[ترجمه گوگل]او نظریه ای را ارائه کرد که در آن پلاسمای میکروبی کاملاً از بدن بالغ جدا شده و آن را به نسل های آینده منتقل می کند
[ترجمه ترگمان]او نظریه ای را پیشنهاد کرد که در آن نطفه میکروب کاملا از بدن فرد بالغی که آن را به نسل های آینده منتقل می کند، جدا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Usefulness: To separate plasm and dregs.
[ترجمه گوگل]سودمندی: برای جداسازی پلاسم و قلوه
[ترجمه ترگمان]برای جدا کردن قسمت های مختلف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conserving mollusk's germ plasm resources is a reliably guarantee of sustainable development of aquiculture.
[ترجمه گوگل]حفظ منابع پلاسمای جوانه نرم تنان تضمینی قابل اعتماد برای توسعه پایدار آبزی پروری است
[ترجمه ترگمان]منابع plasm germ Conserving یک تضمین موثق از توسعه پایدار of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conservation of the germ plasm resources is a subject of significance in conservation biology.
[ترجمه گوگل]حفاظت از منابع پلاسمای جوانه یک موضوع مهم در زیست شناسی حفاظت است
[ترجمه ترگمان]حفاظت از منابع plasm از اهمیت ویژه ای در بیولوژی حفاظت برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. HD - 103 aloe genuine pearl plasm is quarternary ammonium compound formed from natural alkyl fatty acid.
[ترجمه گوگل]پلاسم مروارید اصیل آلوئه HD - 103 یک ترکیب آمونیوم چهارگانه است که از اسید چرب آلکیل طبیعی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]HD - ۱۰۳ آلوئه ورای واقعی آلوئه ورا یک ترکیب آمونیوم است که از اسید چرب آمین طبیعی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The germ plasm resource and breeding of grass is one of indispensability class of manual work pasture production subject and core course of grass studying specialty.
[ترجمه گوگل]منبع پلاسمای ژرم و پرورش چمن یکی از کلاس های ضروری کار دستی موضوع تولید مرتع و دوره اصلی تخصص مطالعه چمن است
[ترجمه ترگمان]منشا و پرورش علف germ از طبقه indispensability است که در زمینه تولید مرتع مورد استفاده قرار می گیرد و مسیر اصلی علف به طور تخصصی مطالعه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Of woman plasm is different from the parthenogenetic egg?
[ترجمه گوگل]پلاسمای زن با تخمک پارتنوژنتیک متفاوت است؟
[ترجمه ترگمان]در مورد این که یه ماده غذایی از تخم طلا فرق کرده باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is a special kind of cytoplasm, called the pole plasm, already present at one end of the fertilized egg.
[ترجمه گوگل]نوع خاصی از سیتوپلاسم به نام پلاسم قطبی وجود دارد که قبلاً در یک انتهای تخمک بارور شده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک نوع خاص از سیتوپلاسم به نام قطب plasm وجود دارد که در یک طرف تخم بارور شده وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective: To investigate the change on monoamine neurotransmitter in cerebral tissue and plasm of morphine independence mice with Jiedu Tuoying decoction(JTD).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تغییر انتقال دهنده عصبی مونوآمین در بافت مغزی و پلاسمای موش‌های مستقل مورفین با جوشانده Jiedu Tuoying (JTD)
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی تغییر در monoamine انتقال دهنده عصبی در بافت مغزی و plasm موش استقلال مورفین با عصاره Jiedu Tuoying (JTD)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Studies on Interaction of Indolizine- naphthoquinone and CT-DNA Deoxyribonucleic acid (DNA) is the essential germ plasm in organisms.
[ترجمه گوگل]بررسی برهمکنش ایندولیزین- نفتوکینون و CT-DNA دئوکسی ریبونوکلئیک اسید (DNA) پلاسمای زایا ضروری موجودات است
[ترجمه ترگمان]مطالعات در مورد تعامل of - دی هیدروکسی و CT - دی ان دی کربوکسیلیک اسید (DNA)the حیاتی در ارگانیسم ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective:To explore effects of Xiaoshuan Jiangzhi Pellet(XSJZ) on platelet activation functions and plasm fibrinolysin activities in patients with transient ischemic attack(TIA).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات پلت Xiaoshuan Jiangzhi (XSJZ) بر عملکردهای فعال سازی پلاکت و فعالیت فیبرینولیزین پلاسمایی در بیماران مبتلا به حمله ایسکمیک گذرا (TIA)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر of Jiangzhi pellet (XSJZ)در توابع فعال platelet و فعالیت های fibrinolysin در بیماران با حمله ischemic گذرا (TIA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A large quantity of zirconia powder is used for plasm spraying to prepare thermal barrier coatings.
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی پودر زیرکونیا برای سمپاشی پلاسمایی برای تهیه پوشش های سد حرارتی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از پودر zirconia برای اسپری کردن plasm برای تهیه پوشش های محافظ حرارتی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective : To probe the relativity of acute apoplexy of yang syndrome and plasm cholecystokinin ( CCK ).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نسبیت آپوپلکسی حاد سندرم یانگ و کوله سیستوکینین پلاسمایی (CCK)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی نسبیت شدید سندرم یانگ و plasm cholecystokinin (CCK)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is a more important effect that the electromagnetic pollution may accelerate germ plasm aberrance. It leads to the confusion of biothythm and illness.
[ترجمه گوگل]این یک اثر مهمتر است که آلودگی الکترومغناطیسی ممکن است انحراف پلاسمای جوانه را تسریع کند منجر به سردرگمی بیوتیتم و بیماری می شود
[ترجمه ترگمان]این اثر بسیار مهمی است که آلودگی الکترومغناطیسی ممکن است نطفه خفه کردن میکروب را تسریع کند این بیماری منجر به سردرگمی of و بیماری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This text described the means of apply the ICP plasm spectrum instrument analyze minim Nb in steel made sure that the interrelated condition of found the analytical method.
[ترجمه گوگل]این متن ابزار استفاده از ابزار طیف پلاسم ICP را تشریح می کند که حداقل Nb را در فولاد تجزیه و تحلیل می کند و مطمئن می شود که شرایط مرتبط روش تحلیلی را پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]این متن ابزار استفاده از ابزار طیف ICP plasm minim در فولاد را توصیف می کند و اطمینان حاصل می کند که شرایط مربوط به interrelated روش تحلیلی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خونابه (اسم)
sanies, ichor, plasma, plasm, serum

پلاسما (اسم)
plasma, plasm

قسمت ابکی خون (اسم)
plasma, plasm

انگلیسی به انگلیسی

• plasma (used in combination)

پیشنهاد کاربران

بپرس