1. The plash of flowing water is authentically audible throughout this scene.
[ترجمه گوگل]هجوم آب روان در سراسر این صحنه کاملاً شنیدنی است
[ترجمه ترگمان]صدای پرش آب جاری در سراسر این صحنه قابل شنیدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pakistani officials say security forces plash with militants near the Afghan border Saturday, leaving 16 militants and two soldiers dead.
[ترجمه گوگل]مقامات پاکستانی می گویند که نیروهای امنیتی روز شنبه در نزدیکی مرز افغانستان با ستیزه جویان درگیر شدند و 16 ستیزه جو و دو سرباز کشته شدند
[ترجمه ترگمان]مقامات پاکستانی می گویند که نیروهای امنیتی روز شنبه در نزدیکی مرز افغانستان با ستیزه جویان برخورد می کنند و ۱۶ ستیزه جو و دو سرباز را کشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. What' s better is to plash yourself in the middle of something you genuienly love, and wait for the wave to come and find you.
[ترجمه گوگل]چه بهتر این است که خودت را وسط چیزی که واقعاً دوستش داری به هم بزنی و منتظر بمانی تا موج بیاید و تو را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]بهتر است خودت را در وسط کاری که دوست داری بشنوی و صبر کنی تا موج بیاید و تو را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. plash! of their oars. At the river's edge the fishermen's nets are hung out to dry between bamboo poles.
[ترجمه گوگل]پلش! از پاروهای آنها در لبه رودخانه، تورهای ماهیگیران برای خشک شدن بین تیرهای بامبو آویزان شده است
[ترجمه ترگمان]plash! از پارو ها استفاده میکنن در حاشیه رودخانه، تورهای ماهیگیری را از میان تیره ای خیزران خشک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The crashed plane was smashed into ashes in a plash, with cashes splashed in clash.
[ترجمه گوگل]هواپیمای سانحه دیده در جریان درگیری با پول نقد به خاکستر تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]هواپیما سقوط کرد و با a که در آن برخورد کرده بود به خاکستر تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There are not many boats in this little river; only a few dinghies, laden with dry branches and twigs, are moving leisurely along to the tired plash!
[ترجمه گوگل]قایق های زیادی در این رودخانه کوچک وجود ندارد فقط چند قایق، مملو از شاخهها و شاخههای خشک، با آرامش به سمت پلشهای خسته حرکت میکنند!
[ترجمه ترگمان]در این رودخانه کوچک قایق های زیادی وجود ندارد، فقط چند قایق که پر از شاخه های خشک و شاخه های خشک است، با شتاب در پیش می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. To soften the intensity of the input, use a favorite plash toy.
[ترجمه گوگل]برای ملایم کردن شدت ورودی، از یک اسباب بازی مورد علاقه استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای نرم کردن شدت ورودی، از یک اسباب بازی plash مورد علاقه استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. If you come near to the mountain, you hear the gurgle and plash, and looking up see a belt of sparkling white water edged by two moist black borders.
[ترجمه گوگل]اگر به کوه نزدیک شوید، صدای غرغر و غرش را میشنوید، و به بالا نگاه میکنید، کمربندی از آب سفید درخشان را میبینید که با دو حاشیه سیاه مرطوب لبههای آن را میبینید
[ترجمه ترگمان]اگر به کوه نزدیک شوید صدای قل قل و صدای پرش را بشنوید و به بالا نگاه کنید و کمربندی از آب سفید درخشان را ببینید که در دو طرف تر از مرزه ای سیاه مرطوب قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The results showed: the soil of tailing abandoned land was mainly consisted of the sandy powder, it happened to plash in the raining day for the poor ventilation and infiltrative coefficient.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد: خاک اراضی متروکه باطله عمدتاً از پودر ماسه تشکیل شده است که در روز بارندگی به دلیل تهویه ضعیف و ضریب نفوذ آبشکن اتفاق افتاده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که خاک محل انباشت پسماند به طور عمده شامل پودر ماسه ای بوده است و در روز بارانی برای تهویه ضعیف و ضریب infiltrative برخورد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید