planting


کاشت معمارى : کشت قانون ـ فقه : غرس

جمله های نمونه

1. planting season
فصل کشت و کار

2. before planting we must turn over the soil with a shovel
پیش از کشت باید خاک را با بیل پشت و رو کنیم (شخم بزنیم).

3. summer planting
صیفی کاری

4. the planting and harvest festivals of primitive people
اعیاد (وابسته به) کاشتن و درو در میان مردم بدوی

5. he was busy planting a colony of germans in the valley
او سرگرم اسکان دادن آلمانی ها در آن دره بود.

6. the furrows were ready for planting
شیارها برای کشت آماده شده بودند.

7. one of the plowed fields which was lumped up for melon planting
یکی از کشتزارهای شخم شده ای که برای کشت خربزه کلوخه کلوخه شده بود

8. The Arbor Day is up, let's go planting some trees!
[ترجمه گوگل]روز درختکاری تمام شد، بیایید بریم چند درخت بکاریم!
[ترجمه ترگمان]روز Arbor بالا اومده، بریم یه چند درخت بکارند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The farmers are bedding up for planting seedlings.
[ترجمه گوگل]کشاورزان در حال بسترسازی برای کاشت نهال هستند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان برای کاشت نهال بس تر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Planting his case on the table, he looked at us expectantly.
[ترجمه گوگل]کیسش را روی میز گذاشت و با چشم انتظاری به ما نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]سرش را روی میز گذاشت و امیدوارانه به ما نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Spring is the prime time for planting.
[ترجمه گوگل]فصل بهار بهترین زمان برای کاشت است
[ترجمه ترگمان]بهار اولین زمان کاشت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Planting trees Trees are very helpful and important for us.
[ترجمه گوگل]کاشت درختان برای ما بسیار مفید و مهم هستند
[ترجمه ترگمان]کاشت درختان بسیار مفید و برای ما مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When planting seedlings I prefer to mark out the rows in advance.
[ترجمه گوگل]هنگام کاشت نهال ترجیح می دهم ردیف ها را از قبل مشخص کنم
[ترجمه ترگمان]هنگام کاشت نهال، من ترجیح می دهم که ردیف ها را پیشاپیش علامت گذاری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Time / The present is opportune for planting trees.
[ترجمه گوگل]زمان/ اکنون فرصتی برای کاشت درخت است
[ترجمه ترگمان]زمان \/ زمان حاضر برای کاشت درختان مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So far no one has admitted planting the bomb.
[ترجمه گوگل]تا کنون هیچ کس کار گذاشتن این بمب را اعتراف نکرده است
[ترجمه ترگمان]تاکنون هیچ کس به کاشت بمب اعتراف نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inserting something without the knowledge of others; placing into the ground, sowing
act of placing into the ground, sowing of seeds

پیشنهاد کاربران

مزرعه
1 - چیزی را بطور سری در جایی قرار دادن
تعبیه
کاشت

بپرس