plantar

/ˈplæntʌr//ˈplæntə/

معنی: کف پایی، وابسته به کف پا
معانی دیگر: وابسته به کف پا، کف پایی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or occurring on the sole of the foot.

- a plantar wart
[ترجمه گوگل] زگیل کف پا
[ترجمه ترگمان] یک زگیل برای کف زدن کف دست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. plantar arch
قوس کف پا

2. Plantar grasp reflex, plantar response and Moro reflex are three primitive reflexes that used frequently in infantile neurological examination.
[ترجمه گوگل]رفلکس درک کف پا، پاسخ کف پا و رفلکس مورو سه رفلکس ابتدایی هستند که اغلب در معاینه عصبی نوزادان مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]واکنش کف پا، واکنش کف پا و واکنش مورو سه واکنش ابتدایی هستند که اغلب در امتحان عصبی بچه گانه مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Late yaws appears after five years of the initial infection and is characterized by disabling consequences of the nose, bones and palmar/plantar hyperkeratosis.
[ترجمه گوگل]انحراف دیررس پس از پنج سال از عفونت اولیه ظاهر می شود و با پیامدهای ناتوان کننده بینی، استخوان ها و هیپرکراتوز کف دست/پلانتار مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]اواخر yaws بعد از ۵ سال عفونت اولیه ظاهر می شود و با از کار انداختن عوارض بینی، استخوان ها و کف پا کف پا مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Plantar craze and a lot of dead skins, the remedial method of what to use?
[ترجمه گوگل]شوق کف پا و تعداد زیادی پوست مرده، روش درمانی از چه چیزی استفاده کنیم؟
[ترجمه ترگمان]دیوانگی با دیوانگی و یک عالمه پوست مرده، روش درمانی برای استفاده از چه چیز است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pressure causes plantar warts to develop a painful callus around the soft center.
[ترجمه گوگل]فشار باعث ایجاد پینه دردناک در اطراف مرکز نرم زگیل کف پا می شود
[ترجمه ترگمان]فشار ناشی از warts کف پا باعث ایجاد a دردناک در اطراف مرکز نرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She had symmetric reflexes and flexor plantar responses.
[ترجمه گوگل]او دارای رفلکس های متقارن و پاسخ های پلانتار فلکسور بود
[ترجمه ترگمان]او واکنش های صحیحی داشت و واکنش های کف پا را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Plantar warts are tough, horny growths that develop on the soles of the feet.
[ترجمه گوگل]زگیل های کف پا، زگیل های سخت و شاخی هستند که در کف پا ایجاد می شوند
[ترجمه ترگمان]warts سفت و سفت که روی پاشنه پا رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Plantar often what is the reason of desquamate? Compensatory what to need?
[ترجمه گوگل]پلانتار اغلب دلیل پوسته پوسته شدن چیست؟ جبرانی به چه چیزی نیاز داریم؟
[ترجمه ترگمان]معمولا علت the چیست؟ به چه چیزی نیاز داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The presence of the first and second plantar metatarsal artery was 60 % and 58 % respectively.
[ترجمه گوگل]وجود شریان متاتارسال کف پا اول و دوم به ترتیب 60 و 58 درصد بود
[ترجمه ترگمان]حضور سرخرگ ریوی اول و دوم به ترتیب برابر با ۶۰ درصد و ۵۸ درصد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Plantar warts can be very painful.
[ترجمه گوگل]زگیل کف پا می تواند بسیار دردناک باشد
[ترجمه ترگمان]warts plantar میتونه خیلی دردناک باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We knew by working the plantar surface of the big toe you could make someone constipated.
[ترجمه گوگل]ما می دانستیم که با کار کردن روی سطح کف پا شست پا می توانید فردی را دچار یبوست کنید
[ترجمه ترگمان]ما با کار کردن روی سطح plantar شست پاش میدونستیم که ممکنه یه نفر یبوست داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Plantar desquamate, what method prevents to be taken off again?
[ترجمه گوگل]دسکومات کف پا، چه روشی از برداشتن مجدد جلوگیری می کند؟
[ترجمه ترگمان]Plantar desquamate، چه روش دیگری مانع از آن می شود که دوباره حذف شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The plantar part of it exist the tendons of superficial digital flexor muscle and the strong deep digital flexor muscle.
[ترجمه گوگل]قسمت کف پا شامل تاندون های عضله فلکسور دیجیتال سطحی و عضله خم کننده دیجیتال عمیق قوی است
[ترجمه ترگمان]کف پا کف آن، tendons عضلانی flexor سطحی و ماهیچه flexor عمیق و عمیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Seated calf rise the plantar flexion of the contraction of posteriOR leg muscles ( soleus ).
[ترجمه گوگل]گوساله نشسته خم شدن کف پا را از انقباض عضلات پشتی یا ساق پا (کف پا) بالا می برد
[ترجمه ترگمان]ماهیچه دور نشسته ماهیچه های پای انقباض ماهیچه های ساق پا را افزایش می دهد (soleus)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کف پایی (اسم)
plantar

وابسته به کف پا (صفت)
plantar

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the sole of the foot

پیشنهاد کاربران

بپرس