planning permission

جمله های نمونه

1. They were refused planning permission for a modern extension because it was a Grade II listed building.
[ترجمه گوگل]آنها اجازه برنامه ریزی برای توسعه مدرن را رد کردند زیرا این ساختمان یک ساختمان فهرست شده درجه دو بود
[ترجمه ترگمان]آن ها از برنامه ریزی برای توسعه مدرن خودداری کردند چون این یک ساختمان رده دوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The council refused planning permission for the erection of a block of flats.
[ترجمه گوگل]شورا اجازه برنامه ریزی برای احداث یک بلوک آپارتمان را رد کرد
[ترجمه ترگمان]این شورا از برنامه ریزی برای ساخت یک بلوک آپارتمان خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We've applied for planning permission to build an extension to the house.
[ترجمه گوگل]ما برای مجوز برنامه ریزی برای ساختن امتداد خانه درخواست داده ایم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Planning permission was refused for the hypermarket after a three-week inquiry.
[ترجمه گوگل]مجوز برنامه ریزی برای هایپرمارکت پس از یک تحقیق سه هفته ای رد شد
[ترجمه ترگمان]اجازه برنامه ریزی پس از یک تحقیق سه هفته ای برای هایپر مارکت ها رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We need to apply for planning permission to build a garage.
[ترجمه گوگل]برای ساخت گاراژ باید برای مجوز برنامه ریزی اقدام کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید برای برنامه ریزی برای ساخت یک گاراژ استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Your will need to obtain planning permission if you want to extend your house.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید خانه خود را گسترش دهید، باید مجوز برنامه ریزی را دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید خانه خود را گسترش دهید، شما باید اجازه برنامه ریزی به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Planning permission was refused on the grounds that the proposed building would be "visually intrusive".
[ترجمه گوگل]مجوز طرح به این دلیل که ساختمان پیشنهادی "دخالت بصری" خواهد بود، رد شد
[ترجمه ترگمان]اجازه برنامه ریزی به این دلیل رد شد که ساختمان پیشنهادی \"intrusive\" باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The local authority has not granted planning permission.
[ترجمه گوگل]مقامات محلی مجوز برنامه ریزی را صادر نکرده اند
[ترجمه ترگمان]مرجع محلی اجازه برنامه ریزی را نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Tesco may not be able to get planning permission for any more stores.
[ترجمه گوگل]تسکو ممکن است نتواند مجوز برنامه ریزی برای فروشگاه های دیگر را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]تسکو ممکن است نتواند مجوز برنامه ریزی برای هر فروشگاه بیشتری را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Planning permission was granted for converting the church into a nursing home - an appropriate community use for a redundant church.
[ترجمه گوگل]مجوز برنامه ریزی برای تبدیل کلیسا به خانه سالمندان - استفاده مناسب جامعه برای یک کلیسای اضافی - اعطا شد
[ترجمه ترگمان]اجازه برنامه ریزی برای تبدیل کلیسا به یک خانه پرستاری داده شد - یک استفاده اجتماعی مناسب برای یک کلیسا اضافی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It also applied for planning permission to dump at another site it owned at Barnahely, Ringaskiddy.
[ترجمه گوگل]همچنین درخواست مجوز برنامه ریزی برای تخلیه در سایت دیگری که متعلق به بارناهلی، رینگاسکیدی است، کرد
[ترجمه ترگمان]آن همچنین برای برنامه ریزی مجوز برای تخلیه محل دیگری که متعلق به Barnahely، Ringaskiddy است، اعمال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This would require farmers to apply for planning permission as is the case with other commercial or industrial developments.
[ترجمه گوگل]این امر مستلزم آن است که کشاورزان برای مجوز برنامه ریزی مانند موارد دیگر توسعه های تجاری یا صنعتی درخواست دهند
[ترجمه ترگمان]این امر به کشاورزان نیاز دارد که مجوز برنامه ریزی را که در مورد سایر پیشرفت های تجاری یا صنعتی است درخواست دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Carnon Consolidated has applied for planning permission to extend underground by 2 kilometres toward another small settlement, Carharrack.
[ترجمه گوگل]Carnon Consolidated درخواست مجوز برنامه ریزی برای گسترش 2 کیلومتری زیرزمین به سمت یک شهرک کوچک دیگر به نام Carharrack کرده است
[ترجمه ترگمان]Carnon Consolidated برای برنامه ریزی اجازه توسعه زیر زمین تا ۲ کیلومتر به سمت یک شهرک کوچک دیگر به کار گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conder Projects has planning permission to build a three-storey office on part of Russell Street long stay car park.
[ترجمه گوگل]پروژه Conder دارای مجوز برنامه ریزی برای ساخت یک دفتر سه طبقه در بخشی از پارکینگ طولانی مدت در خیابان راسل است
[ترجمه ترگمان]پروژه های Conder در حال برنامه ریزی برای ایجاد یک دفتر سه طبقه در بخشی از پارک اتومبیل قدیمی راسل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's being sold with planning permission to turn it into a hundred and twenty bed hotel.
[ترجمه گوگل]با مجوز برنامه ریزی برای تبدیل آن به هتل صد و بیست تخته فروخته می شود
[ترجمه ترگمان]در حال فروخته شدن با اجازه برنامه ریزی برای تبدیل آن به یک هتل ۱۰۰ و بیست و یک هتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• planning permission is official permission that you must get from the local authority before you can build a house or make an extension to an existing building.

پیشنهاد کاربران

جواز ساختمان. پروانه ساختمان شهرداری
مثال:
planning permission is necessary
پروانه و جواز ساختمان الزامی است.
پروانه ساخت
مجوز ساخت، مجوز برنامه ریزی

بپرس