plangent

/ˈplændʒənt//ˈplændʒənt/

معنی: پر صدا، پیچنده و پر ارتعاش
معانی دیگر: (صدا) بلند، پرطنین، پر پژواک، در مورد صدا پیچنده و پر ارتعاش

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: plangently (adv.), plangency (n.)
(1) تعریف: sounding deeply or loudly.

- The cello's plangent notes signal the end of the peaceful mood of the piece.
[ترجمه گوگل] نت های پلنگنت ویولن سل نشان دهنده پایان حال و هوای صلح آمیز قطعه است
[ترجمه ترگمان] نت های موسیقی ویولن سل، نشان دهنده پایان حالت آرام این قطعه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having a sad or mournful sound; plaintive.

- In the fall, we hear the plangent cries of geese flying south in formation.
[ترجمه گوگل] در پاییز، صدای ناله غازهایی را می شنویم که در حال شکل گیری به سمت جنوب پرواز می کنند
[ترجمه ترگمان] در پاییز، صدای فریاد plangent غاز را می شنویم که به سوی جنوب پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Then came the quiet plangent sound of a harpsichord.
[ترجمه گوگل]سپس صدای آهسته یک هارپسیکورد به گوش رسید
[ترجمه ترگمان]سپس صدای آرام و آرام یک harpsichord به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The altered states, the plangent electronic keyboards, and her use of Biblical text all conspire to create a portentous sound.
[ترجمه گوگل]حالت‌های تغییر یافته، صفحه‌کلیدهای الکترونیکی و استفاده او از متن کتاب مقدس، همگی برای ایجاد صدایی دلخراش توطئه می‌کنند
[ترجمه ترگمان]حالات تغییر یافته، the الکترونیکی plangent، و استفاده او از متن کتاب مقدس برای ایجاد یک صدای مهیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Francie made a final plangent chord and took the fiddle from under his chin.
[ترجمه گوگل]فرانسی آخرین آکورد پلانجنت را ساخت و کمانچه را از زیر چانه اش برداشت
[ترجمه ترگمان]francie آخرین نغمه plangent را از زیر چانه بیرون آورد و از زیر چانه بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Enormous engine is plangent blow airline challenges civilian battalion the bugle of state - owned airline.
[ترجمه گوگل]موتور عظیمی است که خط هوایی گردان غیرنظامی را به چالش می کشد
[ترجمه ترگمان]موتور بزرگ plangent ضربه ای است که خطوط هوایی غیرنظامی را به عنوان bugle خطوط هوایی دولتی به چالش می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tang literators indited many plangent stories of marriage and love on the basis of former generations.
[ترجمه گوگل]نویسندگان تانگ بسیاری از داستان‌های پیوند زناشویی و عشق را بر اساس نسل‌های پیشین بیان کردند
[ترجمه ترگمان]تانگ literators بسیاری از داستان های plangent از ازدواج و عشق را براساس نسل گذشته می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Since plangent engine agitate all round flow in disorder, push the flight number behind jolt unceasingly in fear.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که موتور پلانجنت تمام جریان های دور را بی نظم به هم می زند، شماره پرواز را از ترس بی وقفه پشت تکان فشار دهید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که موتور plangent همه جریان چرخشی را آشفته می کند، شماره پرواز را پشت سر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Doubtless there are grizzled old dead-heads who got sober listening to the plangent harmonies of Dark Star.
[ترجمه گوگل]بدون شک پیر مرده های گریزلی هستند که با گوش دادن به هارمونی های ستاره دارک هوشیار شدند
[ترجمه ترگمان]بی شک there پیر مرده ای که هوشیار و هوشیار به گوش می رسد، به harmonies plangent ستارگان گوش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Entering St Petersburg Conservatory at he shocked his professors with his angular harmonies, jagged rhythms and plangent colours.
[ترجمه گوگل]او با ورود به کنسرواتوار سنت پترزبورگ استادانش را با هارمونی های زاویه دار، ریتم های ناهموار و رنگ های گیاهی خود شوکه کرد
[ترجمه ترگمان]وارد کنسرواتوار سنت پیترزبورگ وارد شد و استادان خود را با هارمونی angular، ریتم های ناهموار و رنگ های plangent تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Today's world, a lot of places left already sprinkler and farm cattle, leaving even plangent machine times.
[ترجمه گوگل]در دنیای امروز، بسیاری از مکان‌ها در حال حاضر گاوهای آبپاش و مزرعه را ترک کرده‌اند و حتی زمان ماشین‌های کاشت را نیز به جا گذاشته‌اند
[ترجمه ترگمان]در دنیای امروز، بسیاری از مکان ها از قبل sprinkler و احشام را ترک کرده اند و حتی plangent بار ماشین را رها کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When they are not knowing to listen to arrange, a train is plangent leave from far come.
[ترجمه گوگل]هنگامی که آنها نمی دانند که به ترتیب گوش کنند، قطار از راه دور می رود
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها نمی دانند که ترتیب کار را بدهند، قطار از دور به حال خود رها می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anyone familiar with the wounded cultural sites of Beijing in the post-Cultural Revolution years will be arrested by the author's plangent, and evocative, observations.
[ترجمه گوگل]هر کسی که با مکان‌های فرهنگی زخمی پکن در سال‌های پس از انقلاب فرهنگی آشنا باشد، با مشاهدات غوغایی و خاطره‌انگیز نویسنده دستگیر خواهد شد
[ترجمه ترگمان]هر کسی که با مکان های فرهنگی زخمی پکن در ساله ای بعد از انقلاب فرهنگی آشنا باشد، توسط plangent نویسنده و مشاهدات مهیج نویسنده دستگیر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر صدا (صفت)
loud, orotund, noisy, full-mouthed, sonorous, plangent, uproarious

پیچنده و پر ارتعاش (صفت)
plangent

انگلیسی به انگلیسی

• loud and tremulous (about a sound); melancholy, sad

پیشنهاد کاربران

Plangent, derived from the Latin word "plangere, " meaning "to strike or beat, " is an adjective that describes a sound, particularly a loud and resonant one that is full of sorrow, melancholy, or emotional intensity
...
[مشاهده متن کامل]

Plangent که از کلمه لاتین "plangere" به معنای "ضربه زدن یا زدن" مشتق شده است، صفتی است که یک صدا را توصیف می کند، به ویژه صدایی بلند و پر طنین که پر از اندوه، پریشان حالی یا شدت احساسی است.
The plangent waves crashed against the shore.
The haunting peal of a church bell is plangent.
Her voice was the most plangent in the choir.

plangent
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/plangent
صدای غمبار و حزن امیز

بپرس