planetoid

/ˈplænɪˌtɔɪd//ˈplænɪtɔɪd/

معنی: ستارک، اجرام ستاره مانند
معانی دیگر: (قدیمی) رجوع شود به: asteroid، سیاره ای شکل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: planetoidal (adj.)
• : تعریف: an asteroid.

جمله های نمونه

1. This image shows the Mars-sized planetoid approaching proto -Earth.
[ترجمه گوگل]این تصویر سیاره ای به اندازه مریخ را نشان می دهد که به زمین اولیه نزدیک می شود
[ترجمه ترگمان]این تصویر the نزدیک به مریخ را نشان می دهد که به proto نزدیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On in this planetoid deconstruction instantaneous, entire several passes through the Earth which the death atmosphere covers, finally glows brand-new fulls of vitality!
[ترجمه گوگل]در این ساختارشکنی سیاره‌نمای آنی، کل چندین از زمین که جو مرگ آن را می‌پوشاند می‌گذرد، در نهایت سرشار از سرزندگی کاملاً جدید می‌درخشد!
[ترجمه ترگمان]در این واسازی تعارض لحظه ای، کل چندین عبور از کره زمین که جو مرگ را پوشش می دهد، و در نهایت درخشش جدیدی از سرزندگی را به وجود می آورد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Mars-sized planetoid is impacting the Earth.
[ترجمه گوگل]سیاره ای به اندازه مریخ در حال برخورد با زمین است
[ترجمه ترگمان]The به اندازه مریخ بر روی زمین تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Mars sized planetoid is approaching proto -Earth.
[ترجمه گوگل]سیاره نما به اندازه مریخ در حال نزدیک شدن به زمین اولیه است
[ترجمه ترگمان]The با اندازه مریخ در حال نزدیک شدن به proto است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sitchen says this planetoid named Nibiru.
[ترجمه گوگل]سیچن می گوید این سیاره نما نیبیرو نام دارد
[ترجمه ترگمان]\"Sitchen\" می گوید این planetoid به نام \"Nibiru\" نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In order to commemorate Newton's contribution, the International Astronomy Federation decided that names 662 planetoids as the Newton planetoid.
[ترجمه گوگل]به منظور بزرگداشت سهم نیوتن، فدراسیون بین‌المللی نجوم تصمیم گرفت که 662 سیاره‌نما را به‌عنوان سیاره‌نمای نیوتن نام‌گذاری کند
[ترجمه ترگمان]فدراسیون بین المللی ستاره شناسی به منظور بزرگداشت سهم نیوتن، تصمیم گرفت که نام های ۶۶۲ planetoids را به نام نیوتن planetoid نامگذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is a maximum size that mountains can attain that gets smaller as the planetoid gets more massive.
[ترجمه گوگل]حداکثر اندازه ای وجود دارد که کوه ها می توانند به آن برسند که با بزرگتر شدن سیاره نما کوچکتر می شود
[ترجمه ترگمان]یک حداکثر اندازه وجود دارد که کوه ها می توانند به آن دست یابند که کوچک تر می شود چون planetoid سنگین تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Some 4 billion years ago, for example, a Mars-size planetoid seems to have struck our young planet, throwing out enough debris to create our moon.
[ترجمه گوگل]برای مثال، حدود 4 میلیارد سال پیش، به نظر می‌رسد که یک سیاره‌نما به اندازه مریخ به سیاره جوان ما برخورد کرده و زباله‌های کافی برای ایجاد ماه ما را به بیرون پرتاب کرده است
[ترجمه ترگمان]برای مثال، حدود ۴ میلیارد سال پیش، به نظر می رسد که یک سیاره مریخ به اندازه مریخ به سیاره جوان ما برخورد کرده و آوار کافی برای ایجاد ماه ما را بیرون می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A twisted mirroring of the planet-encasing cities of Coruscant, Nar Shaddaa is the Huttese name for the over-urbanized planetoid known commonly as the Smugglers' Moon.
[ترجمه گوگل]آینه‌ای پیچ‌خورده از شهرهای محصور سیاره کوروسکانت، نار شدا، نام هوتی سیاره‌نمای بیش از حد شهری است که معمولاً به عنوان ماه قاچاقچیان شناخته می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک کپی پیچ شده از این سیاره در کنار شهرهای Coruscant، Nar Shaddaa نام Huttese برای the over است که به طور معمول به عنوان ماه قاچاقچیان شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That you can turn your back on Kenya and go live on some terraformed planetoid, just because you want to wake up to the sight of a handful of animals grazing.
[ترجمه گوگل]اینکه می‌توانید به کنیا پشت کنید و روی یک سیاره‌نمای زمین‌شکل زندگی کنید، فقط به این دلیل که می‌خواهید با دیدن چند حیوان در حال چرا از خواب بیدار شوید
[ترجمه ترگمان]این که شما می توانید به کنیا برگردید و در some terraformed زندگی کنید، فقط به این دلیل که می خواهید یک مشت حیوان را ببینید که چرا در حال چریدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Due to the dragging force, trajectories of spacecraft circling planetoid can departure from the standard taper curve orbit which is obtained by the two-body hypothesis.
[ترجمه گوگل]به دلیل نیروی کشش، مسیر فضاپیماهایی که در حال چرخش سیاره‌نما هستند، می‌توانند از مدار استاندارد منحنی مخروطی که با فرضیه دو جسم به دست می‌آید، خارج شوند
[ترجمه ترگمان]با توجه به نیروی پسا، خطوط سیر سفینه فضایی می توانند از مدار منحنی که توسط دو فرضیه دوگانه به دست آمده اند حرکت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستارک (اسم)
asteroid, planetoid

اجرام ستاره مانند (اسم)
planetoid

تخصصی

[زمین شناسی] سیاره وار، سیارک،سیاره خرد.
[ریاضیات] جرم سماوی

انگلیسی به انگلیسی

• small body that orbits the sun, asteroid

پیشنهاد کاربران

بپرس