planer

/ˈpleɪnər//ˈpleɪnə/

رنده کننده، صافکار، ماشین رنده کاری، دستگاه صاف ساز، تخته حروف کوب، رنده کش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or thing that planes, esp. a machine that cuts or smooths wood.

جمله های نمونه

1. But so urgent was getting the planer working that this time Taylor yielded.
[ترجمه گوگل]اما به قدری فوری کار کردن هواپیما بود که این بار تیلور تسلیم شد
[ترجمه ترگمان]اما چنان فوری به کار مشغول شد که این بار تیلور تسلیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Taylor wanted to move the planer clear out of the way and position the anchor bolts by means of a template.
[ترجمه گوگل]تیلور می خواست رنده را از مسیر خارج کند و پیچ های لنگر را با استفاده از یک الگو قرار دهد
[ترجمه ترگمان]تیلور می خواست the را از راه دور کند و پیچ لنگر را با استفاده از یک الگو قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is the company's only power planer in this market.
[ترجمه گوگل]این تنها دستگاه رنده برقی این شرکت در این بازار است
[ترجمه ترگمان]این تنها نقطه قوت شرکت در این بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Leave enough for one careful pass on the planer.
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی برای یک پاس دقیق روی رنده بگذارید
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی برای عبور از روی دستگاه رنده بمانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the mysterious man following Blackeyes, Nigel Planer speaks at last, though he has damn all to say.
[ترجمه گوگل]نایجل پلنر به عنوان مرد مرموز دنبال بلک‌آیز بالاخره صحبت می‌کند، هرچند که لعنتی همه چیز برای گفتن دارد
[ترجمه ترگمان]به قول مرد مرموز، نی گل planer بالاخره شروع به حرف زدن می کند، هر چند که حرفی برای گفتن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Do stop planer when shifting speed or installing plane blade.
[ترجمه گوگل]هنگام جابجایی سرعت یا نصب تیغه هواپیما، پلنر را متوقف کنید
[ترجمه ترگمان]زمانی که سرعت تغییر یا نصب تیغه هواپیما را تغییر می دهید، توقف نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Is this a planer or a lathe?
[ترجمه گوگل]این ماشین تراش است یا ماشین تراش؟
[ترجمه ترگمان]این دستگاه رنده یا ماشین خراطی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Such as: lathe, planer, grinder, boring machine, Saw, drill press, press.
[ترجمه گوگل]مانند: تراش، رنده، آسیاب، دستگاه خسته کننده، اره، پرس مته، پرس
[ترجمه ترگمان]مانند: ماشین تراش، planer، grinder، boring، پرس و جو، پرس و جو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A scheme to transform a milling planer into a production miller for machining the cylinder cover of diesel engine is proposed in this paper.
[ترجمه گوگل]طرحی برای تبدیل یک دستگاه فرز به یک آسیاب تولیدی برای ماشینکاری پوشش سیلندر موتور دیزل در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]طرحی برای تبدیل a به یک آسیابان تولید برای ماشین کاری، پوشش سیلندر موتور دیزلی در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Business owners lathe, planer, milling, drilling, line cutting, and other processing equipment.
[ترجمه گوگل]صاحبان مشاغل ماشین تراش، رنده، فرز، حفاری، برش خط و سایر تجهیزات پردازشی را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]مالکان تجاری، تراش کردن، planer، فرز، دریل کردن، برش دادن نخ و دیگر تجهیزات پردازش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the lane, planer saw a planet airplane under the crane.
[ترجمه گوگل]در لاین، پلنر یک هواپیمای سیاره ای را زیر جرثقیل دید
[ترجمه ترگمان]در کوره راه، planer یک هواپیما را زیر جرثقیل دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And presses, the goal of the planer mill Sassafras thumb block ( film ) of Shandong agent.
[ترجمه گوگل]و پرس، هدف آسیاب ساسافراس ساسافراس شست (فیلم) عامل شاندونگ
[ترجمه ترگمان]و فشار، هدف بلوک thumb mill (فیلم)از عامل شاندونگ می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Become famous planer building imposing coliseums or majestic city halls.
[ترجمه گوگل]تبدیل شدن به ساختمان‌های پلکانی معروف که کلسیوم‌های باشکوه یا تالارهای شهری باشکوه دارد
[ترجمه ترگمان]در ساختن سالن های مجلل با شکوه و یا سالن های مجلل و باشکوه مشهور شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At present our bamboo planer cutting products with higher price, drew global forward-looking furniture manufacturers and new facing material developers of vision, gradually become market strategies.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، محصولات برش بامبو ما با قیمت بالاتر، تولیدکنندگان مبلمان آینده‌نگر جهانی و توسعه‌دهندگان مواد روبه‌رو جدید را به خود جلب کرده و به تدریج به استراتژی‌های بازار تبدیل می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر محصولات نیشکر چینی ما با قیمت بالاتر، تولید کنندگان مبلمان جلو و رو به جلو جهانی را به خود جلب می کنند، و توسعه دهندگان و توسعه دهندگان مواد جدید، به تدریج استراتژی های بازار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Relay logic control is used in old planer, and its circuitry is complicated, so the malfunction rate is high, and it is difficult to find the malfunction out.
[ترجمه گوگل]کنترل منطقی رله در رنده قدیمی استفاده می شود و مدار آن پیچیده است، بنابراین میزان خرابی بالا است و پیدا کردن نقص مشکل است
[ترجمه ترگمان]کنترل منطق رله در planer قدیمی مورد استفاده قرار می گیرد و مدار آن پیچیده است، بنابراین عملکرد نادرست زیاد است و تشخیص نادرست آن دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• machine that smooths or finishes wood by shaving it with a steel blade

پیشنهاد کاربران

بپرس