1. In the usual manner, the planarian stem cells migrated to the site of the wound, sensed what was missing and began rebuilding.
[ترجمه گوگل]به روش معمول، سلول های بنیادی پلاناریا به محل زخم مهاجرت کردند، آنچه را که از دست رفته بود حس کردند و شروع به بازسازی کردند
[ترجمه ترگمان]به روش معمول، سلول های بنیادی planarian به محل زخم مهاجرت کردند، حس کردند چه چیزی ناپدید شده و شروع به بازسازی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A planarian is a flatworm, one of the lowest life-forms that can be considered an animal.
[ترجمه گوگل]پلاناریا یک کرم مسطح است، یکی از پست ترین اشکال حیاتی که می توان آن را حیوان در نظر گرفت
[ترجمه ترگمان]A یکی از پایین ترین فرم های زندگی است که می تواند به عنوان یک حیوان در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These structural differences reflect that the planarian ( Dugesia japonica) lies in the position of a much higher grade in course of the systematic evolution of Turbellaria.
[ترجمه گوگل]این تفاوتهای ساختاری نشان میدهد که پلاناریا (Dugesia japonica) در موقعیت یک درجه بسیار بالاتر در دوره تکامل سیستماتیک Turbellaria قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این تفاوت های ساختاری نشان می دهند که the (Dugesia japonica)در موقعیت یک درجه بالاتر در دوره تکامل سیستماتیک of قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Once you've identified the planarian people in your life, choosing to bear a very light grudge toward them can spare you immense frustration.
[ترجمه گوگل]هنگامی که افراد مسطح در زندگی خود را شناسایی کردید، انتخاب کینه بسیار خفیف نسبت به آنها می تواند شما را از ناامیدی بی اندازه دور کند
[ترجمه ترگمان]زمانی که افراد planarian را در زندگی خود شناسایی کردید، انتخاب یک کینه خیلی روشن نسبت به آن ها می تواند باعث ناامیدی شدید شما شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. On the aquaticLodge against cloudy sky. invertebrate search we captured such diverse creatures as crayfish, dragonfly nymphs, planarian worms, and snail eggs.
[ترجمه گوگل]در aquaticLodge در برابر آسمان ابری جستجوی بی مهرگان ما موجودات متنوعی مانند خرچنگ، پوره سنجاقک، کرم پلاری و تخم حلزون را دستگیر کردیم
[ترجمه ترگمان]در the در برابر آسمان ابری در جستجوی invertebrate این موجودات گوناگون به عنوان crayfish، سنجاقک nymphs، کرم planarian و تخم های کرم را کشف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Chop one into pieces, and each piece can grow into a complete planarian.
[ترجمه گوگل]یکی را به قطعات خرد کنید، و هر قطعه می تواند به یک پلاناریای کامل تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]خرد شدن را خرد کنید و هر قطعه می تواند به صورت کامل و کامل رشد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The signals were located in nervous system in adult planarian, and had continuity with embryo in situ hybridization results.
[ترجمه گوگل]سیگنالها در سیستم عصبی در پلاناریای بالغ قرار داشتند و با نتایج هیبریداسیون درجا جنین تداوم داشتند
[ترجمه ترگمان]این سیگنال ها در سیستم عصبی در planarian بالغ قرار داشتند و دارای پیوستگی با جنین در ترکیب hybridization در محل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The signals were located in parenchymal tissue in adult planarian, and had continuity with embryo in situ hybridization results.
[ترجمه گوگل]سیگنال ها در بافت پارانشیمی در پلاناریای بالغ قرار داشتند و با نتایج هیبریداسیون درجا جنین تداوم داشتند
[ترجمه ترگمان]این سیگنال ها در بافت parenchymal در planarian بالغ قرار داشتند و دارای پیوستگی با جنین در ترکیب hybridization در محل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Methods such as whole mount in situ hybridization were performed to investigate in vivo expression of the gene in planarian.
[ترجمه گوگل]روشهایی مانند هیبریداسیون کامل در محل برای بررسی بیان درون تنی ژن در پلاناریا انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش هایی مانند کل سوار شدن در محل برای بررسی بیان in vivo ژن در planarian انجام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید