1. Now he's in real trouble. He's accused of plagiarism.
 [ترجمه گوگل]حالا او در دردسر واقعی است او متهم به سرقت ادبی است 
[ترجمه ترگمان]حالا تو دردسر افتاده او متهم به دزدی ادبی است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. The journal accused the professor of plagiarism.
 [ترجمه گوگل]این مجله این استاد را به سرقت ادبی متهم کرد 
[ترجمه ترگمان]این روزنامه، این پروفسور را به سرقت ادبی متهم کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. Claims of plagiarism are common in the movie business.
 [ترجمه گوگل]ادعای سرقت ادبی در تجارت فیلم رایج است 
[ترجمه ترگمان]ادعاهایی مبنی بر سرقت ادبی در کسب وکار فیلم، رایج هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The system was designed to prevent plagiarism, and to establish copyright over the thesis contents.
 [ترجمه گوگل]این سیستم برای جلوگیری از سرقت ادبی و ایجاد حق چاپ بر محتوای پایان نامه طراحی شده است 
[ترجمه ترگمان]این سیستم برای جلوگیری از سرقت ادبی و ایجاد کپی رایت در محتوای پایان نامه طراحی شده است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. A candidate who engages in plagiarism shall be subject to disciplinary proceedings.
 [ترجمه گوگل]کاندیدایی که دست به سرقت ادبی می زند، تحت پیگرد انضباطی قرار می گیرد 
[ترجمه ترگمان]فردی که در سرقت ادبی دست و پنجه نرم می کند، باید مشمول اقدامات انضباطی شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. There were accusations of plagiarism.
 [ترجمه گوگل]اتهامات سرقت ادبی وجود داشت 
[ترجمه ترگمان]در آنجا اتهامات ادبی ادبی بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. The levels of plagiarism uncovered by CrossCheck have been more than enough to persuade publishers to embrace the software.
 [ترجمه گوگل]سطوح سرقت ادبی کشف شده توسط CrossCheck برای متقاعد کردن ناشران به پذیرش نرم افزار بسیار کافی بوده است 
[ترجمه ترگمان]میزان تقلب نوشتاری که توسط CrossCheck کشف شد به اندازه کافی برای متقاعد کردن ناشران برای پذیرش این نرم افزار کافی بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. He smells out plagiarism with the fury of a witch - doctor.
 [ترجمه گوگل]او بوی سرقت ادبی را با خشم یک جادوگر - دکتر به مشام می رساند 
[ترجمه ترگمان]او به تقلید از یک دکتر جادوگر، یک دزدی ادبی را بو می برد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Accidental plagiarism can sometimes result from culture cultural differences.
 [ترجمه گوگل]سرقت ادبی تصادفی گاهی اوقات می تواند ناشی از تفاوت های فرهنگی باشد 
[ترجمه ترگمان]یک سرقت ادبی تصادفی گاهی می تواند ناشی از تفاوت های فرهنگی فرهنگی باشد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. I requested the retraction of the plagiarism paper from the journal website, but this seemed impossible.
 [ترجمه گوگل]من درخواست پس گرفتن مقاله سرقت ادبی را از وب سایت مجله کردم، اما این غیر ممکن به نظر می رسید 
[ترجمه ترگمان]من درخواست کردم که این نامه دزدی ادبی از وب سایت ژورنال را لغو کنم، اما این کار غیر ممکن به نظر می رسید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. When plagiarism is exposed, colleagues and school leaders often close ranks around the accused.
 [ترجمه گوگل]هنگامی که سرقت ادبی فاش می شود، همکاران و مدیران مدرسه اغلب در اطراف متهم قرار می گیرند 
[ترجمه ترگمان]وقتی سرقت ادبی در معرض دید قرار می گیرد، همکاران و رهبران مدرسه اغلب به افراد متهم نزدیک می شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Self - plagiarism involves copying from one's own work without proper attribution.
 [ترجمه گوگل]سرقت ادبی خود شامل کپی برداری از کار خود بدون ذکر منبع مناسب است 
[ترجمه ترگمان]خود دزدی شامل کپی کردن از کار خود بدون تخصیص مناسب است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Unthoughtful mistakes and plagiarism are issues of different nature.
 [ترجمه گوگل]اشتباهات بدون فکر و سرقت ادبی موضوعاتی با ماهیت متفاوت هستند 
[ترجمه ترگمان]اشتباه ات unthoughtful و سرقت ادبی مسایل طبیعت متفاوتی هستند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید