placket

/ˈplækɪt//ˈplækɪt/

معنی: چاک دامن
معانی دیگر: (چاک جامه که معمولا دکمه یا زیپ دارد و پوشیدن یا در آوردن آن را آسان می کند) چاک گریبان، چاک پیراهن، (قدیمی) جیب (به ویژه در دامن زنانه)، ژوپن یا زیر پوش زنانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a slit at the top of a blouse, skirt, or the like, that makes it easier to put on and take off.

جمله های نمونه

1. Or their skirt behind, placket unhooked, glimpses of the moon.
[ترجمه گوگل]یا دامن پشت سرشان، قلاب‌های قلاب‌دار، نگاه‌های اجمالی به ماه
[ترجمه ترگمان]یا دامن خود را باز کرده بودند، باز هم باز می ایستادند و به ماه نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Placket top stitching not straight and balance.
[ترجمه گوگل]دوخت بالای پلاکت مستقیم و متعادل نیست
[ترجمه ترگمان]بخیه زدن بالا صاف و متعادل نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Crew neck and deep henley placket.
[ترجمه گوگل]گردن خدمه و بند هنلی عمیق
[ترجمه ترگمان] Crew henley and deep deep deep placket placket placket placket placket placket placket placket placket placket placket placket placket placket placket placket placket
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Vest features a five - button placket and notched collar.
[ترجمه گوگل]جلیقه دارای یک بند پنج دکمه و یقه بریده بریده است
[ترجمه ترگمان]Vest دارای یک placket پنج دکمه و یقه شیار دار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I know you're thinking about Hewer Placket hiring investigators to find a leak in their company.
[ترجمه گوگل]من می دانم که شما در حال فکر کردن به این هستید که Hewer Placket بازرسانی را استخدام کند تا نشت اطلاعات در شرکت آنها را پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]من می دانم که شما در این فکر هستید که Hewer استخدام کنند و investigators را استخدام کنند تا یک سوراخ در their پیدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The placket size decides the displacement of the regulation arm when the clearance adjusting beginning.
[ترجمه گوگل]اندازه پلاکت تعیین کننده جابجایی بازوی تنظیم هنگام شروع تنظیم فاصله است
[ترجمه ترگمان]اندازه placket جابجایی بازوی تنظیم را هنگامی که تنظیمات تنظیم ترخیص شروع می شود، تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hidden press stud placket.
[ترجمه گوگل]گل میخ پرس مخفی
[ترجمه ترگمان]کنفرانس های مطبوعاتی پنهان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Make sure inner facing is long enough in order to avoid pulling at placket bottom.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که روکش داخلی به اندازه کافی بلند باشد تا از کشیدن کف پلکت جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که مواجهه درونی به اندازه کافی طولانی باشد تا از کشیدن در پایین به پایین جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Spread collar. Pique bib front with genuine mother - of - pearl buttons at the placket.
[ترجمه گوگل]یقه پهن کنید جلوی پیشانی پیکه با دکمه‌های اصلی مرواریدی در کنار تخت
[ترجمه ترگمان]یخه پهن جلو با دکمه های مادر واقعی در the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چاک دامن (اسم)
placket

انگلیسی به انگلیسی

• slit at the waistline of a skirt that makes dressing and undressing easier (usually closes with buttons or a zipper)

پیشنهاد کاربران

بپرس