1. Straight people more often prefer a lento placidity.
[ترجمه گوگل]افراد مستقيم اغلب لنتو پلاسيديتي را ترجيح مي دهند
[ترجمه ترگمان]افراد مستقیم بیشتر اوقات آرامش lento را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افراد مستقیم بیشتر اوقات آرامش lento را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The swift and indifferent placidity of that look troubled me.
[ترجمه گوگل]آرامش سریع و بی تفاوت آن نگاه مرا آزار می داد
[ترجمه ترگمان]این نگاه تند و بی اعتنا که مرا ناراحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نگاه تند و بی اعتنا که مرا ناراحت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Placidity is a living experience and elegance is a living attitude.
[ترجمه گوگل]آرامش یک تجربه زنده است و ظرافت یک نگرش زنده است
[ترجمه ترگمان]placidity یک تجربه زنده و ظرافت یک نگرش زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]placidity یک تجربه زنده و ظرافت یک نگرش زنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Miss Pross inquired, with placidity.
[ترجمه گوگل]خانم پراس با خونسردی پرسید
[ترجمه ترگمان]میس پراس با خونسردی پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میس پراس با خونسردی پرسید:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Don't let the evil spirits break the peace and placidity of angels.
[ترجمه گوگل]اجازه نده که ارواح شیطانی آرامش و آرامش فرشتگان را بشکنند
[ترجمه ترگمان]نگذارید ارواح شیطانی آرامش و آرامش فرشته ها را بشکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگذارید ارواح شیطانی آرامش و آرامش فرشته ها را بشکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. An e - timing motor for the transport can ensure the placidity move speed.
[ترجمه گوگل]یک موتور زمانبندی الکترونیکی برای حمل و نقل میتواند سرعت حرکت آرام را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]یک موتور زمان بندی برای حمل و نقل می تواند تضمین سرعت حرکت را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک موتور زمان بندی برای حمل و نقل می تواند تضمین سرعت حرکت را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. What it lacks in dynamism it makes up for in placidity and a common national identity.
[ترجمه گوگل]آنچه را که در پویایی فاقد است، در آرامش و هویت ملی مشترک جبران می کند
[ترجمه ترگمان]چیزی که فاقد پویایی است آن را در آرامش و یک هویت ملی مشترک ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چیزی که فاقد پویایی است آن را در آرامش و یک هویت ملی مشترک ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Experimentation result indicates that the arithmetic satisfied required control precision and placidity.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش نشان میدهد که برآوردهای محاسباتی به دقت کنترل و آرامش نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش نشان می دهد که ریاضی از دقت و دقت کنترل لازم برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش نشان می دهد که ریاضی از دقت و دقت کنترل لازم برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A series of Methods : Were taken in programming to improve placidity and to quicken convergence rate.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از روش ها: در برنامه نویسی برای بهبود آرامش و تسریع نرخ همگرایی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از روش ها: در برنامه ریزی برای بهبود آرامش و افزایش سرعت هم گرایی در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از روش ها: در برنامه ریزی برای بهبود آرامش و افزایش سرعت هم گرایی در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید