place someone

پیشنهاد کاربران

Place someone – meaning: ( usually with negative ) to recognize and remember who someone is.
تشخیص دادن و به یاد آوردن کسی؛ به جا آوردن؛ بخاطر آوردن.
Example 1: 👇
She eventually said she couldn't place him.
...
[مشاهده متن کامل]

در نهایت گفت که نمی تواند او را بجا آورد.
Example 2: 👇
I know we’ve met, but I can’t place you.
می دونم قبلاً همدیگه رو دیدیم اما نمیتونم شما رو به یاد بیارم.
Example 3: 👇
They showed me a picture of a suspect and asked if I knew who he was, but I couldn't place her.
آنها عکس یک مظنون رو به من نشان دادن و پرسیدن که آیا می دونم کیه، اما من نتونستم اونو تشخیص بِدَم.
Example 4: 👇
I am sorry, I can't seem to place you. Could you tell me your name again?
عذر میخوام، بنظر نمیرسه بتونم شما رو به خاطر بیارم. میشه لطفا اسمتون رو دوباره به من بگید؟
Example 5: 👇
BOWL: This is Mr. Ninian Edwards of Springfield Jack— and for the Lord's sake shut up and sit down and behave yourselves.
JACK: Ninian Edwards, eh? The governor's son, I presume. Well—well
NINIAN: You've placed me.
JACK: No wonder you've got a New Orleans suit of clothes and a gold fob, and a silver headed cane. I reckon you can buy the best of everything.
* Abe Lincoln in Illinois - a play by Robert E. Sherwood
بول: این آقای نینیان ادواردز از اسپرینگفیلد هست، جک—و به خاطر خداساکت شو و بشین و مؤدب باش.
جک: نینیان ادواردز، آره؟ فکر می کنم پسر فرماندار باشن. خوب—خیلی هم خوب.
نینیان: تو منو بجا آوردی.
جک: جای تعجب نیست. شما یک کت و شلوار نیواورلئان و یک زنجیر طلایی و یک عصای سر نقره ای دارید. من فکر می کنم شما می تونید از هر چیزی بهترینش رو بخرید.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #آبراهام لینکن در ایلینوی، # اثر رابرت شِروود

place someone

بپرس