place of worship


معنی: معبد
معانی دیگر: پرستش گاه، عبادتگاه

جمله های نمونه

1. Stealing from a place of worship was regarded as sacrilege.
[ترجمه گوگل]دزدی از عبادتگاه به منزله توهین به مقدسات تلقی می شد
[ترجمه ترگمان]دزدی از مکانی که عبادت می کردند، توهین به مقدسات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fifteen per cent of the population attend a place of worship.
[ترجمه گوگل]پانزده درصد از جمعیت در یک مکان عبادت شرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]پانزده درصد از مردم در محل عبادت حاضر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A church is a place of worship.
[ترجمه گوگل]کلیسا محل عبادت است
[ترجمه ترگمان]کلیسا جای پرستش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Great Mosque has been a place of worship for Muslims for centuries.
[ترجمه گوگل]مسجد جامع قرن ها محل عبادت مسلمانان بوده است
[ترجمه ترگمان]مسجد اعظم قرن ها به عنوان عبادت برای مسلمانان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The ceremony must take place in a recognized place of worship .
[ترجمه گوگل]این مراسم باید در محل عبادت شناخته شده برگزار شود
[ترجمه ترگمان]مراسم باید در مکان شناخته of برگزار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This church has been a place of worship for a thousand years.
[ترجمه گوگل]این کلیسا هزار سال است که محل عبادت بوده است
[ترجمه ترگمان]این کلیسا هزار سال عبادت کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Another place of worship is the Methodist chapel situated on East Street.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مکان های عبادت کلیسای متدیست واقع در خیابان شرقی است
[ترجمه ترگمان]یک جایگاه دیگر از عبادت کلیسا در خیابان شرقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cheerful, too, as a place of worship ought to be.
[ترجمه گوگل]شاد، همچنین، به عنوان یک مکان عبادت باید باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین، به عنوان جایی که پرستش دوست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is the oldest place of worship in Madeira and has recently been converted into a small museum.
[ترجمه گوگل]این قدیمی ترین مکان عبادت در مادیرا است و اخیراً به یک موزه کوچک تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مدرسه قدیمی ترین محل عبادت در Madeira است و به تازگی به موزه کوچکی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Synagogue – meeting house or place of worship.
[ترجمه گوگل]کنیسه - خانه اجتماع یا عبادتگاه
[ترجمه ترگمان]یک کنیسه یا محل عبادت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It remains a place of worship to which pilgrims come from Madagascar and elsewhere.
[ترجمه گوگل]این مکان عبادتگاهی است که زائران از ماداگاسکار و جاهای دیگر به آنجا می آیند
[ترجمه ترگمان]این جا محل عبادت کنندگان از ماداگاسکار و جاه ای دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A church a place of worship.
[ترجمه گوگل]یک کلیسا محل عبادت
[ترجمه ترگمان] یه کلیسا برای عبادت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Of this sort are the time and place of worship, habit and posture of worships.
[ترجمه گوگل]از این دست زمان و مکان عبادت، عادت و وضعیت عبادت است
[ترجمه ترگمان]از این قبیل، زمان و مکان عبادت، عادت و حالت عبادت کنندگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This may have been a place of worship of the sun and also an observatory.
[ترجمه گوگل]این مکان ممکن است محل عبادت خورشید و همچنین یک رصدخانه بوده باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است محل پرستش خورشید و همچنین یک رصدخانه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معبد (اسم)
temple, shrine, place of worship

انگلیسی به انگلیسی

• house of worship, house of prayer (i.e. church, mosque, synagogue, etc.)

پیشنهاد کاربران

بپرس