1. the pits(خودمانی) بدترین جا یا کار یا موقعیت یا چیز2. the kernel of some fruit pitsمغز هسته ی برخی میوه ها3. they were eating cherries and spitting out the pitsآنها گیلاس می خوردند و هسته ی آن را تف می کردند.
Coated pitsگودی های پوشیده[فیزیولوژی]That's The pitsبدبیاری، The worst possible situation,حفره ها+ عکس و لینک