1. Her work is known for pithiness of style.
[ترجمه گوگل]آثار او به خاطر سبکی ظریف شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]کار او به سبک pithiness معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار او به سبک pithiness معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Expertise takes time, and pithiness comes with a cost.
[ترجمه گوگل]تخصص زمان می برد و ظرافت با هزینه همراه است
[ترجمه ترگمان]متخصص زمان می برد و pithiness با هزینه همراه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متخصص زمان می برد و pithiness با هزینه همراه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her works are known for pithiness of style.
[ترجمه گوگل]آثار او به خاطر سبکی ظریف شناخته می شوند
[ترجمه ترگمان]آثار او به سبک pithiness معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آثار او به سبک pithiness معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A priestess Pithiness, usually a respected older woman, went intoatrancetocommunicate withthegods.
[ترجمه گوگل]یک کشیش پیتینس، که معمولاً یک زن مسن محترم بود، برای برقراری ارتباط با خدایان به حیثیت رفت
[ترجمه ترگمان]یک کاهنه بزرگ که معمولا یک زن مسن محترم و محترم است، به خانه withthegods رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک کاهنه بزرگ که معمولا یک زن مسن محترم و محترم است، به خانه withthegods رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A priestess, called the Pithiness, usually a respected older woman, went into a trance to communicate with the gods.
[ترجمه گوگل]یک کاهن به نام پیتینس که معمولاً یک زن مسن محترم بود، برای برقراری ارتباط با خدایان به حالت خلسه رفت
[ترجمه ترگمان]یک کاهنه، که معمولا یک زن مسن با احترام بود، به خلسه رفته بود تا با خدایان ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک کاهنه، که معمولا یک زن مسن با احترام بود، به خلسه رفته بود تا با خدایان ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The form with external entity and internal emptiness and pithiness pureness, accord with the expression which school building would call for.
[ترجمه گوگل]فرم با نهاد بیرونی و خلا و خلوص درونی، مطابق با بیانی است که ساختمان مدرسه به آن نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]فرم با موجودیت خارجی و فضای خالی داخلی و pithiness pureness، با حالتی که ساختمان مدرسه آن را فراخوانی می کند، هماهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرم با موجودیت خارجی و فضای خالی داخلی و pithiness pureness، با حالتی که ساختمان مدرسه آن را فراخوانی می کند، هماهنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's ironic that a Web awards ceremony celebrates, even imposes, pithiness.
[ترجمه گوگل]طعنه آمیز است که مراسم اعطای جوایز وب ظلم را جشن می گیرد، حتی آن را تحمیل می کند
[ترجمه ترگمان]طعنه آمیز و کنایه آمیز است که مراسم اهدای جوایز، حتی imposes، را جشن می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طعنه آمیز و کنایه آمیز است که مراسم اهدای جوایز، حتی imposes، را جشن می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Our company believes that enhancing the training of the employees is the pithiness guarantee to providing knight service and reducing cost.
[ترجمه گوگل]شرکت ما بر این باور است که افزایش آموزش کارکنان تضمینی برای ارائه خدمات شوالیه و کاهش هزینه است
[ترجمه ترگمان]شرکت ما بر این باور است که افزایش آموزش کارکنان تضمین pithiness برای ارائه خدمات شوالیه و کاهش هزینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت ما بر این باور است که افزایش آموزش کارکنان تضمین pithiness برای ارائه خدمات شوالیه و کاهش هزینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I agree. Dao before Ming dynasty is simple and pithiness .
[ترجمه گوگل]موافقم دائو قبل از سلسله مینگ ساده و صمیمانه است
[ترجمه ترگمان]موافقم دوران پیش از خاندان مینگ ساده و pithiness است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موافقم دوران پیش از خاندان مینگ ساده و pithiness است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید