piqued
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
- FA: "آن شیء عجیب کنجکاوی مرا برانگیخت. "
... [مشاهده متن کامل]
- FA: "پیام مرموزش کنجکاوی او را تحریک کرد. "
- FA: "رنگ های روشن توجه نوزاد را جلب کرد. "
- - -
- FA: "آن صدا عجیب مرا کنجکاو کرد. "
- FA: "کتاب فانتزی تخیل او را برانگیخت. "
- - -
- FA: "فناوری جدید تقاضای بازار را تحریک کرد. "
- FA: "این تصمیم جنجال برانگیخت. "
- - -
- FA: "رفتارش شک آن ها را برانگیخت. "
- FA: "تیزر فیلم اشتیاق مرا برای دیدن آن برانگیخت. "
- - -
- "Piqued" در فارسی معمولاً با "برانگیختن"، "تحریک کردن"، یا "جلب کردن" ترجمه می شود.
- این فعل اغلب برای کنجکاوی/توجه ناگهانی استفاده می شود.
مثال اضافه:
"سؤال تو توجه همه را جلب کرد!"
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : pique
✅️ اسم ( noun ) : pique
✅️ صفت ( adjective ) : piqued
✅️ قید ( adverb ) : _
✅ فعل ( verb ) : pique
✅️ اسم ( noun ) : pique
✅️ صفت ( adjective ) : piqued
✅️ قید ( adverb ) : _
دلخور ( بودن/شدن )