1. her poetry is never dull and often piquant
شعر او هرگز ملالت آور نیست و اغلب دل انگیز است.
2. More piquant details of their private life were revealed.
[ترجمه گوگل]جزئیات تلخ تری از زندگی خصوصی آنها فاش شد
[ترجمه ترگمان]جزئیات هیجان انگیز بیشتر زندگی خصوصی آن ها آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جزئیات هیجان انگیز بیشتر زندگی خصوصی آن ها آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There may well have been a piquant novelty about her books when they came out.
[ترجمه گوگل]ممکن است زمانی که کتابهای او منتشر شدند، چیز تازهای وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]ممکن است وقتی آن ها بیرون می آمدند، تازگی و piquant برایش تازگی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است وقتی آن ها بیرون می آمدند، تازگی و piquant برایش تازگی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Bland vegetables are often served with a piquant sauce.
[ترجمه گوگل]سبزیجات ملایم اغلب با سس تند سرو می شوند
[ترجمه ترگمان]سبزیجات Bland اغلب با سس تلخی سرو می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سبزیجات Bland اغلب با سس تلخی سرو می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His cilantro-laced sauteed shrimp, piquant goat-cheese salad and tender smoked salmon fettuccine are heavenly enough.
[ترجمه گوگل]میگوی سرخ شده با گشنیز، سالاد پنیر بز تند و فتوکسین ماهی سالمون دودی لطیف او به اندازه کافی بهشتی هستند
[ترجمه ترگمان]shrimp که در cilantro laced شده بود، سالاد و سالاد ماهی قزل آلا شده و فتوچینی ماهی سالمون دودی به اندازه کافی بهشتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]shrimp که در cilantro laced شده بود، سالاد و سالاد ماهی قزل آلا شده و فتوچینی ماهی سالمون دودی به اندازه کافی بهشتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He feels the piquant double pleasure of the secret millionaire who has won everyone's heart even in apparent poverty.
[ترجمه گوگل]او لذت مضاعف میلیونر مخفی را احساس می کند که حتی در فقر ظاهری قلب همه را به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]او لذت مضاعفی را از میلیونر مخفی که حتی در فقر آشکار قلب همه را به خود جلب کرده است، احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او لذت مضاعفی را از میلیونر مخفی که حتی در فقر آشکار قلب همه را به خود جلب کرده است، احساس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The piquant face looking up at him was alive with mirth.
[ترجمه گوگل]چهره تند و تیز که به او نگاه می کرد، با شادی زنده بود
[ترجمه ترگمان]چهره ای که به وی می نگریست از شادی و نشاط زنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چهره ای که به وی می نگریست از شادی و نشاط زنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. It is always fresh and often pleasingly piquant.
[ترجمه گوگل]همیشه تازه و اغلب به طرز دلپذیری تند است
[ترجمه ترگمان]این کار همیشه تازگی دارد و اغلب هیجان انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار همیشه تازگی دارد و اغلب هیجان انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The piquant champignons had large mushroom caps stuffed with crumbled country sausage and topped with bread crumbs.
[ترجمه گوگل]قارچهای تند کلاهکهای قارچی بزرگی داشتند که با سوسیس روستایی خرد شده و روی آن خردههای نان پر شده بود
[ترجمه ترگمان]The و piquant که پر از سوسیس بود و تکه های نان و خمیر نان در آن دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The و piquant که پر از سوسیس بود و تکه های نان و خمیر نان در آن دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A piquant salsa verde brought everything together.
[ترجمه گوگل]یک سالسا ورد تند همه چیز را با هم جمع کرد
[ترجمه ترگمان]آهنگ رقص سالسا، همه چیز را با هم مخلوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آهنگ رقص سالسا، همه چیز را با هم مخلوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Processing technology and product characteristics of delicious and piquant chafing dish seasoning were discussed mostly.
[ترجمه گوگل]فن آوری پردازش و ویژگی های محصول چاشنی های خوشمزه و تند غذای چفیه بیشتر مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی پردازش و ویژگی های محصول چاشنی غذای خوش مزه و سرگرم کننده بیشتر مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی پردازش و ویژگی های محصول چاشنی غذای خوش مزه و سرگرم کننده بیشتر مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The piquant sauce added to our enjoyment of the meal.
[ترجمه گوگل]سس تند به لذت ما از غذا اضافه شد
[ترجمه ترگمان]این سس piquant به لذت غذای ما می افزود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سس piquant به لذت غذای ما می افزود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is quite piquant, also keep a little while, just like this parrot.
[ترجمه گوگل]کاملاً تند است، همچنین مانند این طوطی کمی نگه دارید
[ترجمه ترگمان]این قدر عجیب و غریب است، همین طور هم مثل این طوطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این قدر عجیب و غریب است، همین طور هم مثل این طوطی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Piquant but not audacious, the free living attitude is concealed behind by the unbending and insouciance .
[ترجمه گوگل]نگرش تند، اما نه جسورانه، نگرش آزادانه زندگی را پشت سر خم نشدن و بی پروایی پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]piquant اما نه جسورانه، نگرش زنده آزاد پشت سر تا حدودی پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]piquant اما نه جسورانه، نگرش زنده آزاد پشت سر تا حدودی پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Today, I was very piquant to work.
[ترجمه گوگل]امروز خیلی مشتاق کار بودم
[ترجمه ترگمان]امروز، کار کردن بسیار هیجان انگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امروز، کار کردن بسیار هیجان انگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید