pipette

/ˌpaɪˈpet//pɪˈpet/

نیچه، لوله شیشه ای باریک که بوسیله ان ابگونه ای راجابجامیکنند

جمله های نمونه

1. If the injection pipette is renewed between operations, solutions can be injected using the simpler in vitro injection pipette.
[ترجمه گوگل]اگر پیپت تزریق در بین عملیات تجدید شود، محلول ها را می توان با استفاده از پیپت تزریقی ساده تر در شرایط آزمایشگاهی تزریق کرد
[ترجمه ترگمان]اگر لوله تزریق بین عملیات احیا شود، راه حل ها را می توان با استفاده از the های تزریق درون آزمایشگاه ساده تزریق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. If the chromosomes are in the pipette then they will glow-because they have been treated with fluorescent dye.
[ترجمه گوگل]اگر کروموزوم ها در پیپت باشند، می درخشند، زیرا با رنگ فلورسنت درمان شده اند
[ترجمه ترگمان]اگر کروموزوم ها در لوله باشند، آن ها می درخشند - چون آن ها با رنگ فلورسنت درمان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thoroughly mix using a Pasteur pipette.
[ترجمه گوگل]با استفاده از پیپت پاستور کاملا مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک لوله پاستور به طور کامل مخلوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In each case the pipette should be gently inserted and withdrawn from the fluid in order to minimize disturbance.
[ترجمه گوگل]در هر مورد، پیپت باید به آرامی وارد شده و از مایع خارج شود تا اختلال به حداقل برسد
[ترجمه ترگمان]در هر مورد لوله باید به آرامی وارد لوله شده و از سیال بیرون کشیده شود تا اغتشاش به حداقل برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Draw off the suspension with a Pasteur pipette leaving debris behind, and transfer to a conical centrifuge tube.
[ترجمه گوگل]سوسپانسیون را با پیپت پاستور که باقی مانده است بیرون بکشید و به یک لوله سانتریفیوژ مخروطی منتقل کنید
[ترجمه ترگمان]سوسپانسیون با لوله پاستور را خاموش کنید که debris را پشت سر می گذارد، و به یک لوله سانتریفیوژ مخروطی شکل منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The pipette was wide enough to accommodate the cell nuclei easily, but too narrow to accommodate the whole cell.
[ترجمه گوگل]پیپت به اندازه‌ای پهن بود که هسته‌های سلولی را به راحتی در خود جای دهد، اما آنقدر باریک بود که کل سلول را در خود جای داد
[ترجمه ترگمان]لوله به اندازه کافی عریض بود تا هسته های سلولی را به راحتی جا به جا کند، اما برای جا دادن کل سلول بسیار تنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Using the battery's pipette, you insert your urine and the battery will begin recharging.
[ترجمه گوگل]با استفاده از پیپت باتری، ادرار خود را وارد می‌کنید و باتری شروع به شارژ شدن می‌کند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از لوله باتری، ادرار شما را وارد می کنید و باتری مجددا شارژ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you touched any surface with a pipette - take another one.
[ترجمه گوگل]اگر سطحی را با پیپت لمس کردید - یکی دیگر را بردارید
[ترجمه ترگمان]اگر با لوله آن را لمس کنید - یکی دیگر بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In an exemplary embodiment, the multivolume pipette includes a pipette body (50), a piston disposed within the pipette body, a first chamber, a second chamber, and a valve F .
[ترجمه گوگل]در یک تجسم نمونه، پیپت چند حجمی شامل یک بدنه پیپت (50)، یک پیستون قرار گرفته در بدنه پیپت، یک محفظه اول، یک محفظه دوم و یک شیر F
[ترجمه ترگمان]در یک تصویر نمونه، لوله multivolume شامل یک بدنه لوله (۵۰)، یک پیستون در داخل بدنه لوله، یک اتاق اول، یک محفظه دوم و یک شیر اف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Reasonable range of speed regulation of pipette grinding apparatus and allowable value of wobble amount are determined by means of test.
[ترجمه گوگل]محدوده معقول تنظیم سرعت دستگاه سنگ زنی پیپت و مقدار مجاز مقدار لرزش با استفاده از آزمایش تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]محدوده مستدل تنظیم سرعت دستگاه خرد شدگی لوله و مقدار مجاز amount با استفاده از تست تعیین می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Never use the same pipette twice to avoid cross - contamination.
[ترجمه گوگل]هرگز از یک پیپت دو بار برای جلوگیری از آلودگی متقاطع استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان]هرگز از همان لوله دو بار برای جلوگیری از آلودگی متقابل استفاده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A very small pipette used in microinjection.
[ترجمه گوگل]یک پیپت بسیار کوچک که در میکرواینجکشن استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک لوله خیلی کوچک که در microinjection استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Always use pipette to transfer material, never pour.
[ترجمه گوگل]همیشه برای انتقال مواد از پیپت استفاده کنید، هرگز نریزید
[ترجمه ترگمان]همیشه از لوله pipette برای انتقال مواد استفاده کنید، هرگز بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The company refinement of pipette, the specification is 100 ul - 500 ul, 200 ul - 1000 ul quality assurance, welcome to consult negotiate.
[ترجمه گوگل]پالایش شرکت پیپت، مشخصات 100 ul - 500 ul، 200 ul - 1000 ul تضمین کیفیت، خوش آمدید به مشورت با مذاکره
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن این لوله از طریق لوله، ۱۰۰ the و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و دویست و
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Carefully tighten the clamp until it firmly supports the pipette in a vertical position.
[ترجمه گوگل]گیره را به دقت سفت کنید تا پیپت را در حالت عمودی محکم نگه دارد
[ترجمه ترگمان]به دقت گیره را محکم کنید تا آن که محکم از لوله در یک موقعیت عمودی پشتیبانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] پی پت
[زمین شناسی] پیپت، این وسیله برای برداشتن حجم دقیقی از محلولها به کار می رود. انواع مختلفی دارد مانند: پیپت مدرج، پیپت سرنگ دار، پیپت ژوژه و غیره - پیپت حبابدار فقط جحم مشخصی را نشان می دهد و از دقت بالایی برخوردار است ولی پیپت مدرج احجام مختلفی را نشان می دهد هر چه پیپت کوچکتر باشد دقت عمل آن بیشتر است.
[نساجی] پیپت - لوله شیشه ای جهت برداشتن مایعات در آزمایشگاه

انگلیسی به انگلیسی

• tube, slender tube used in laboratories to measure and transfer fluids
a pipette is a thin glass tube which is used in scientific experiments for carrying or measuring small amounts of liquid.

پیشنهاد کاربران

pipette ( n ) ( paɪˈpɛt ) =a narrow tube used in a laboratory for measuring or transferring small amounts of liquids
pipette
پیپت
به کوچکترین واحد نوسانات قیمت در بازار ارز گفته می شود که معمولا چون خیلی ناچیز است استفاده از آن معمول نیست و از همان اصطلاح پیپ معامله گران استفاده می کنند.
pipette ( شیمی )
واژه مصوب: پیپت
تعریف: لوله‏ای مدرج که برای برداشتن حجم معینی از مایعات به کار رود
آزمایشگاه
pipette
پی پت
وسیله آزمایشگاهی است ازجنس شیشه
لوله باریک دو سر باز به بلندی حدود سی سانتی متر
برای جا بجا کردن مواد آزمایشگاهی کار برد دارد برروی بدنه
پی پت تقسیم بندی دقیق برحسب میلی لیتر انجام گردیده است
...
[مشاهده متن کامل]

برای مثال یک پی پت با حجم ده میلی لیتر
روی بدنه پی پت به ده بخش یک میلی لیتری
تقسیم بندی شده است
در قدیم سر باریک پی پت داخل مایعی که قصد انتقال آن را داشتیم و سر دیگر بین لب ها قرار می گرفت با مکش و نگاه کردن به بدنه مدرج پی پت مقدار مایع مورد نظر را انتخاب و انتقال می دادیم
صد البته دیگر کار با پیپت شیشه ای به علت خطرات زیاد آن
کنار گذاشته و جای آنها را سمپلر های اتوماتیک گرفته است
MEHDI . KHAJEH

بپرس