pipe fitting

/ˈpaɪpˈfɪtɪŋ//paɪpˈfɪtɪŋ/

معنی: لوله کشی
معانی دیگر: مکانیکی لوله و یخچال و غیره

جمله های نمونه

1. Treleaven was until recently a pipe fitter.
[ترجمه گوگل]Treleaven تا همین اواخر یک لوله کش بود
[ترجمه ترگمان]تا این اواخر لوله اگزوز ماشین عوض شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pipe tee is a kind of indispensable pipe fitting for the pressure pipeline system.
[ترجمه گوگل]سه راهی لوله نوعی اتصال لوله ضروری برای سیستم خط لوله تحت فشار است
[ترجمه ترگمان]ضربه tee نوعی لوله ضروری برای سیستم خط لوله فشار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Elbow pipe fitting industry is a pillar industry Mengcun features.
[ترجمه گوگل]صنعت اتصالات لوله زانو یک ستون صنعت Mengcun است
[ترجمه ترگمان]صنعت برازش لوله یکی از ارکان فرعی صنعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Category: Iron tank, pipe fitting, etc.
[ترجمه گوگل]دسته: مخزن آهن، اتصالات لوله و غیره
[ترجمه ترگمان]رده: مخزن آهن، نصب لوله، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tube. pipe fitting choice of hot - melt or bend. pipe fittings and hot - melt die.
[ترجمه گوگل]لوله انتخاب اتصالات لوله داغ - ذوب یا خم اتصالات لوله و قالب داغ مذاب
[ترجمه ترگمان]\"مترو\" با لوله آب داغ یا خم شدن لوله اگزوز و آب داغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His earliest students learned the hard way by helping to erect experimental plant and doing the pipe fitting.
[ترجمه گوگل]اولین شاگردان او با کمک به برپایی کارخانه آزمایشی و انجام اتصالات لوله راه سختی را آموختند
[ترجمه ترگمان]اولین دانش آموزان این روش سخت را با کمک به احداث نیروگاه آزمایشی و انجام کار لوله، یاد گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We usually use elbow ( bend, flange, tee, reducer ) as a kind of pipe fitting.
[ترجمه گوگل]ما معمولا از زانویی (خم، فلنج، سه راهی، کاهنده) به عنوان نوعی اتصال لوله استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما معمولا از آرنج (پیچ، flange، tee، reducer)به عنوان نوع لوله استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We usually use elbow flangetee, reducer as a kind of pipe fitting.
[ترجمه گوگل]ما معمولاً از فلنجت زانویی، کاهنده به عنوان نوعی اتصال لوله استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما معمولا از آرنج به عنوان نوع لوله استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The molten observation hole needle is arranged on the pipe fitting body so that a welding progress can be conveniently detected, and the welding quality can be controlled.
[ترجمه گوگل]سوزن سوراخ مشاهده مذاب روی بدنه اتصالات لوله چیده شده است تا بتوان پیشرفت جوشکاری را به راحتی تشخیص داد و کیفیت جوش را کنترل کرد
[ترجمه ترگمان]سوزن مشاهده مذاب در بدنه نصب لوله قرار داده می شود به طوری که یک پیشرفت جوشکاری می تواند به راحتی تشخیص داده شود و کیفیت جوشکاری می تواند کنترل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوله کشی (اسم)
canalization, piping, pipeline, pipe laying, pipage, pipe fitting, plumbery

تخصصی

[عمران و معماری] اتصال لوله - پیوند لوله
[مهندسی گاز] لوله کشی

پیشنهاد کاربران

بپرس