1. pipe organ
ارگ استوانه دار
2. pipe down
کم کم آرام شدن،آرامتر شدن،(از بلند حرف زدن یا داد زدن) دست برداشتن،(صدا را) کم کردن
3. pipe in
(با دستگاه الکترونیکی موسیقی و صدا را در تمام خانه) پراکندن،آوا رسانی کران
4. pipe up
1- شروع به آواز خواندن کردن،آغاز به نواختن کردن 2- صدا سر دادن،بلند حرف زدن
5. a pipe is a hollow rod
لوله عبارتست از یک میله ی توخالی.
6. exhaust pipe
لوله ی اگزوز
7. the pipe has been fractured
لوله درز پیدا کرده است.
8. the pipe is blocked
لوله گرفته است.
9. the pipe is sooted up
دوده لوله را گرفته است.
10. the pipe was punctured and jets of gas were leaping in the air and bursting into flames
لوله سوراخ شده بود و فشانه های گاز به هوا می پریدند و شعله ور می شدند.
11. the pipe was spouting oil into the air
لوله داشت نفت به هوا می پراند.
12. this pipe carries water to the city
این لوله آب به شهر می رساند.
13. this pipe feeds the engine
این لوله موتور را تغذیه می کند.
14. to pipe the clan to battle
عشیره را به جنگ برانگیختن
15. a concrete pipe
لوله ی بتونی
16. a cylindrical pipe
لوله ی استوانه ای شکل
17. a foul pipe
لوله ی کثافت گرفته
18. a plastic pipe
لوله ی پلاستیکی
19. a steam pipe
لوله ی بخار بر
20. a water pipe
لوله ی آب
21. the exhaust pipe gives forth smoke
لوله ی اگزوز دود می دهد.
22. the gas pipe had a leak and the old lady died of asphyxiation
لوله ی گاز سوراخ بود و پیرزن در اثر خفقان مرد.
23. the heater pipe is filled with soot
لوله ی بخاری پر از دوده است.
24. the water pipe froze
لوله ی آب یخ زد.
25. the water pipe is obstructed
لوله ی آب گرفته است.
26. a smoking exhaust pipe
لوله ی اگزوز که از آن دود متصاعد می شود
27. he rammed his pipe with his finger
با انگشت (توتون را ) در پیپ خود فشرد.
28. he smokes a pipe
او چپق (پیپ) می کشد.
29. he smokes a pipe but does not inhale (the smoke)
او پیپ می کشد ولی دود آنرا فرو نمی برد.
30. the thickest gas pipe in the world
کلفت ترین لوله ی گاز دنیا
31. to unblock a pipe
لوله ی گرفته را باز کردن
32. a break in the pipe
شکستگی (یا ترک) در لوله
33. a fracture in a pipe
ترک لوله
34. a joint in a pipe
بست لوله
35. a length of plastic pipe
یک تکه لوله ی پلاستیکی
36. gas is distributed by pipe as well as in cylinders
گاز را با لوله و هم چنین در سیلندر توزیع می کنند.
37. i puffed into the pipe and dust came out from the other end
در لوله فوت کردم و از آن سوی آن گرد و خاک بیرون آمد.
38. one side of the pipe is splayed
یک طرف لوله فراخ تر است.
39. the bowl of a pipe
حقه ی چپق
40. this is a segmental pipe
این لوله از بخش های گوناگون درست شده است.
41. water jetted from the pipe
آب از شیلنگ فوران می کرد.
42. put that in your pipe and smoke it
(انگلیس - عامیانه) چاره ای جز این نداری که حرفم را قبول کنی
43. sewage spewed out of the pipe
فاضلاب از لوله بیرون زد.
44. the gas escaping from the pipe burst into flames
گازی که از لوله درز کرده بود مشتعل شد.
45. he passed the wire through the pipe
او سیم را از وسط لوله عبور داد
46. he plunged the rod into the pipe to clear it
او میله را در لوله فرو کرد تا آن را باز کند.
47. he took a drag on his pipe and expelled the smoke slowly
او پک بلندی به پیپ خود زد و دودها را آهسته بیرون داد.
48. he took a pull at his pipe
یک پک به پیپ خود زد.
49. in order to lay the gas pipe, they had to dig a trench ten miles long
برای کشیدن لوله ی گاز لازم بود که چاله ای به طول ده مایل حفر کنند.
50. let the water run through the pipe
بگذار آب در لوله جاری شود.
51. the drip of water from the pipe awakened me
صدای چکیدن آب از لوله مرا بیدار کرد.
52. the engine exhausts through a long pipe
دود موتور از لوله ی بلندی خارج می شود.
53. the sharp reek of that farmer's pipe
تعفن شدید چپق آن کشاورز
54. the water passed right through the pipe
آب کاملا از لوله رد شد.
55. to scratch the rust off the pipe
لوله را ساییدن و زنگ زدگی آن را زدودن
56. he took a long draw on his pipe
پک بلندی به پیپ خود زد.
57. the issue of water from a broken pipe
برون ریزی آب از لوله ی شکسته
58. the doctor took a long drag on his pipe
پزشک پک ممتدی به پیپ خود زد.
59. the hens' roost consisted of a long metal pipe
استراحتگاه مرغان از یک لوله دراز فلزی تشکیل شده بود.
60. to stop the flow of oil in a pipe
جریان نفت در لوله را قطع کردن
61. with my thumb i tamped tobacco into the pipe
با شستم توتون را در پیپ فشردم.
62. water was shooting with tremendous pressure from the broken pipe
از لوله ی شکسته آب با فشار زیاد جهش می کرد.
63. the steam is led out of the building through this pipe
با این لوله بخار به خارج ساختمان برده می شود.