pion

/ˈpaˌjɑːn//pion/

(فیزیک اتمی) پیون، حرف شانزدهم الفبای یونانی، نسبت پیرامون به قطر دایره

جمله های نمونه

1. Pion helped Masklin down on to the ground, which seemed to him to be moving from side to side.
[ترجمه گوگل]پیون به ماسکلین کمک کرد تا روی زمین که به نظر می‌رسید از این طرف به آن طرف می‌رفت پایین بیاید
[ترجمه ترگمان]Pion به او کمک کرد تا روی زمین ولو شود و به نظرش می رسید که از پهلو به طرف دیگر حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It turned out to be Pion, holding a tray of what had to be . . . fruit, Masklin decided.
[ترجمه گوگل]معلوم شد که پایون است که سینی از آنچه باید باشد در دست دارد ماسکلین تصمیم گرفت میوه
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که Pion است و یک سینی محتوی آنچه باید میوه باشد در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The result indicates that the cut-off one pion exchange can produce the long distance interaction in the model and the result is more agreed with the experiment data than before.
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می‌دهد که مبادله قطع یک پایون می‌تواند برهمکنش مسافت طولانی را در مدل ایجاد کند و نتیجه با داده‌های آزمایش بیشتر از قبل مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که قطع کردن یک مبادله pion می تواند تعامل فاصله طولانی را در مدل تولید کند و نتیجه بیشتر با داده های آزمایش نسبت به قبل مورد توافق قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods The clinical dats of 38 cases (42eyes)with anterior ischemic optic neuropthy (AION) and 3 cases (5 eyes) posterior ischemic optic neuropthy (PION) were retrospectively analyzed.
[ترجمه گوگل]MethodsThe داده های بالینی 38 مورد (42 چشم) با نوروپتی ایسکمیک بینایی قدامی (AION) و 3 مورد (5 چشم) نوروپتی ایسکمیک بینایی خلفی (PION) به صورت گذشته نگر مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش های The بالینی ۳۸ مورد (۴۲ چشم ها)با ischemic optic anterior (AION)و ۳ حالت (۵ چشم ها)posterior ischemic optic (pion)به صورت گذشته نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. During its brief existence, the pion carries momentum from one nucleon to the other.
[ترجمه گوگل]پیون در طول عمر کوتاه خود، حرکت حرکتی را از یک نوکلئون به نوکلئون دیگر حمل می کند
[ترجمه ترگمان]در طول زندگی کوتاه آن، the از یک طرف به طرف دیگر حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. PION EER roller feeding system is searched, developed and manufactured by WINTOP in 200 It is a very stable feeding system with horizontal rollers.
[ترجمه گوگل]سیستم تغذیه غلتکی PION EER جستجو، توسعه و تولید شده توسط WINTOP در سال 200 این یک سیستم تغذیه بسیار پایدار با غلتک های افقی است
[ترجمه ترگمان]سیستم تغذیه کننده roller pion مورد جستجو قرار گرفته، توسعه یافته و تولید شده توسط WINTOP در ۲۰۰ دستگاه یک سیستم تغذیه ثابت با غلتک های افقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dr Learned and Dr Zee have come up with a design for a particle accelerator that would do the job a good deal more modestly, using another type of subatomic particle, the pion, as an intermediary.
[ترجمه گوگل]دکتر لرند و دکتر زی طرحی برای شتاب‌دهنده ذرات ارائه کرده‌اند که با استفاده از نوع دیگری از ذرات زیراتمی، پایون، به‌عنوان واسطه، این کار را با ملایمت‌تر انجام می‌دهد
[ترجمه ترگمان]دکتر آموخت و دکتر Zee طرحی را برای یک شتاب دهنده ذره ابداع کردند که کار را با فروتنی تر انجام می دهد، با استفاده از نوع دیگری از ذرات زیر اتمی، the، به عنوان یک واسطه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two photons are created in the decay of the neutral pion.
[ترجمه گوگل]دو فوتون در فروپاشی پیون خنثی ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]دو فوتون در واپاشی the خنثی ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's not easy to kill a full-grown tree — especially one like the pion pine.
[ترجمه گوگل]کشتن یک درخت کامل آسان نیست - به خصوص درختی مانند کاج پایون
[ترجمه ترگمان]کشتن یک درخت کاملا بزرگ آسان نیست - مخصوصا یکی مثل چوب کاج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of fundamental particle, type of meson, elementary particle that can carry a positive negative or neutral charge (physics)
any of several low-growing pines that bear edible nutlike seeds and are native to the western united states and mexico; edible seed of the pi?on tree

پیشنهاد کاربران

یعنی عبارتی که در جملات مهم میاد
مثل :apion in a persons stomack

بپرس