pinstriped

جمله های نمونه

1. In a pinstriped suit he instantly looked like a stuffed shirt.
[ترجمه گوگل]او با یک کت و شلوار راه راه فوراً شبیه یک پیراهن پر شده به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]در یک لباس راه راه او فورا شبیه یک پیراهن خشک شده به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A pinstriped husband in the city patronisingly fond of the little woman and her projects.
[ترجمه گوگل]یک شوهر راه راه در شهر که به طور حامی به زن کوچک و پروژه هایش علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]یک شوهر راه راه در شهر به این زن و نقشه های او علاقه مند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cornelius Fudge a pinstriped cloak a violet top hat, emerald green trousers, etc.
[ترجمه گوگل]کورنلیوس فاج یک شنل راه راه، یک کلاه بالای بنفش، یک شلوار سبز زمردی و غیره
[ترجمه ترگمان]کورنلیوس فاج یک شنل راه راه، یک کلاه سبز رنگ، شلوار سبز زمردین، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His pinstriped all-star teammates were right there with Jeter.
[ترجمه گوگل]هم‌تیمی‌های ستاره‌دار او دقیقاً همان جا با جتر بودند
[ترجمه ترگمان]هم تیمی او که تمام هم تیمی او بود، در آنجا حضور داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His pinstriped All - Star teammates were right there Jeter.
[ترجمه گوگل]هم تیمی های ستاره دار او درست همانجا بودند جتر
[ترجمه ترگمان]تیم \"His\" اونجا بودن (بازیکن تیم هاکی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His pinstriped All - Star teammates were right there with Jeter.
[ترجمه گوگل]هم تیمی‌های ستاره‌ای خط‌دار او دقیقاً با جتر آنجا بودند
[ترجمه ترگمان]همه هم تیمی هاش اونجا بودن با تیم هاکی بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm looking for a pinstriped suit with a 34 waist.
[ترجمه گوگل]من دنبال کت و شلوار راه راه با کمر 34 هستم
[ترجمه ترگمان]من به دنبال یک شلوار راه راه با یک دور کمر هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cornelius Fudge wears a pinstriped cloak, a violet top hat, emerald green trousers,[sentence dictionary] etc.
[ترجمه گوگل]کورنلیوس فاج شنل راه راه، کلاه بنفش، شلوار سبز زمردی، [فرهنگ جملات] و غیره می پوشد
[ترجمه ترگمان]کورنلیوس فاج یک شنل راه راه، یک کلاه بنفش، یک شلوار سبز زمردی و غیره و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Zampano is trying on his new clothes, absurdly self-involved in his new-found pinstriped elegance.
[ترجمه گوگل]زامپانو در حال امتحان کردن لباس‌های جدیدش است و به طرز عجیبی درگیر ظرافت راه راه جدیدش شده است
[ترجمه ترگمان]Zampano سعی می کند لباس های جدید خود را در دست بگیرد - به طرز مضحکی خود را درگیر آن رنگ راه راه جدیدش کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Purple Label sportswear is filled with chocolate-colored suede trench coats, gray pinstriped cashmere slacks, cashmere sweaters and cashmere overcoats.
[ترجمه گوگل]لباس‌های ورزشی لیبل بنفش با کت‌های جیر شکلاتی، شلوارهای کشمیری راه راه خاکستری، ژاکت‌های کشمیری و کت‌های ترمه پر شده است
[ترجمه ترگمان]لباس ورزشی برچسب بنفش پر است از کت های ساخته شده از شکلات، کت و شلوار آبی رنگی، شلوار راه راه قرمز، شلوار cashmere، شال کشمیر و پالتوهای کشمیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To escort Delia Sutherland to the main harbour he selected a navy pinstriped suit with matching waistcoat.
[ترجمه گوگل]برای اسکورت دلیا ساترلند تا بندر اصلی، یک کت و شلوار راه راه دریایی با جلیقه همسان انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]برای همراهی کردن دلیا سادرلند به بندرگاه اصلی یک دست لباس راه راه جنگی با جلیقه مشابه انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Formal day-to-day wear includes a black single-breasted jacket and waistcoat, gray pinstriped trousers (pants), which shirt and gray or black tie.
[ترجمه گوگل]لباس رسمی روزانه شامل ژاکت و جلیقه مشکی تک سینه، شلوار (شلوار) راه راه خاکستری، پیراهن و کراوات خاکستری یا مشکی است
[ترجمه ترگمان]پوشیدن لباس های رسمی روز به روز شامل یک کت و جلیقه سیاه با سینه سیاه، شلوار راه راه خاکستری (شلوار)، که پیراهن و کراوات خاکستری یا سیاه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So he wore his tuxedo shirt and tie with a pinstriped charcoal - gray suit.
[ترجمه گوگل]بنابراین او پیراهن تاکسیدو و کراوات خود را با یک کت و شلوار زغالی راه راه - خاکستری پوشید
[ترجمه ترگمان]بنابراین او پیراهن رسمی اش را پوشید و با یک شلوار راه راه به رنگ خاکستری بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Brausse is now trading a product with wide appeal: Bankers in pinstriped suits vie for a place in line together with dust-covered laborers and steel workers from a nearby construction site.
[ترجمه گوگل]Brausse اکنون محصولی با جذابیت گسترده را معامله می کند: بانکداران با کت و شلوارهای راه راه به همراه کارگران پوشیده از گرد و غبار و کارگران فولاد از یک محل ساخت و ساز در نزدیکی برای یافتن مکانی در صف رقابت می کنند
[ترجمه ترگمان]Brausse در حال حاضر با درخواست استیناف یک محصول را مبادله می کند: بانکداران در راه pinstriped با کارگران پوشیده از گرد و غبار و کارگران فولاد از محل ساخت نزدیک رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• having thin stripes, striped, striated

پیشنهاد کاربران

( پارچه ) راه راه
مثال:
a pinstriped suit
یک لباس با خطوط راه راه باریک
راه راه نازک
راه راه باریک ، راه راه عمودی

بپرس