1. See a pin and pick it up, all the day you'll have good luck; see a pin and let it lie, bad luck you'll have all day.
[ترجمه گوگل]یک سنجاق را ببینید و بردارید، تمام روز موفق خواهید بود یک سنجاق را ببینید و بگذارید دروغ بگوید، بدشانسی تمام روز خواهید داشت
[ترجمه ترگمان]یک سوزن ببینید و آن را بردارید، تمام روز موفق خواهید شد، یک سوزن ببینید و بگذارید آن دروغ بگوید، موفق باشید، هر روز موفق خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سوزن ببینید و آن را بردارید، تمام روز موفق خواهید شد، یک سوزن ببینید و بگذارید آن دروغ بگوید، موفق باشید، هر روز موفق خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A silver brooch was pinned to her lapel.
[ترجمه گوگل]سنجاق نقره ای به یقه اش چسبانده شده بود
[ترجمه ترگمان]یک سنجاق سینه نقره ای به یقه او سنجاق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سنجاق سینه نقره ای به یقه او سنجاق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The general pinned the Military Cross on the brave soldier's chest.
[ترجمه گوگل]ژنرال صلیب نظامی را روی سینه سرباز شجاع سنجاق کرد
[ترجمه ترگمان]ژنرال صلیب نظامی را به سینه سرباز دلیر چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ژنرال صلیب نظامی را به سینه سرباز دلیر چسباند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The map had a lot of little pins stuck into it.
[ترجمه گوگل]نقشه تعداد زیادی پین کوچک در آن گیر کرده بود
[ترجمه ترگمان] نقشه یه عالمه سنجاق توش گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نقشه یه عالمه سنجاق توش گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The secretary pinned the papers together.
[ترجمه گوگل]منشی کاغذها را به هم چسباند
[ترجمه ترگمان]منشی کاغذها را به هم سنجاق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منشی کاغذها را به هم سنجاق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It has taken until now to pin down its exact location.
[ترجمه گوگل]تا به حال تعیین محل دقیق آن طول کشیده است
[ترجمه ترگمان]تا کنون محل دقیق خود را مشخص نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا کنون محل دقیق خود را مشخص نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I pinned him against the wall.
[ترجمه گوگل]او را به دیوار چسباندم
[ترجمه ترگمان]او را به دیوار چسبانده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را به دیوار چسبانده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Pin the pictures together so you don't lose them.
[ترجمه گوگل]تصاویر را به هم سنجاق کنید تا گم نشوید
[ترجمه ترگمان]عکس ها رو با هم انتخاب کن تا از دست ندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عکس ها رو با هم انتخاب کن تا از دست ندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was so quiet that you could hear a pin drop.
[ترجمه گوگل]آنقدر ساکت بود که صدای افتادن پین را می شنید
[ترجمه ترگمان]خیلی ساکت بود که بتونی صدای افتادن سوزن رو بشنوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیلی ساکت بود که بتونی صدای افتادن سوزن رو بشنوی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When you go to the palace to receive your Military Cross, the Queen herself will pin it on.
[ترجمه گوگل]وقتی برای دریافت صلیب نظامی خود به کاخ می روید، خود ملکه آن را سنجاق می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی به قصر بروید تا صلیب نظامی خود را دریافت کنید، خود ملکه هم آن را به گردن خواهد انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی به قصر بروید تا صلیب نظامی خود را دریافت کنید، خود ملکه هم آن را به گردن خواهد انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I'll keep the trouser patch in place with pins while I sew it on.
[ترجمه گوگل]وصله شلوار را تا زمانی که آن را می دوزیم با سنجاق در جای خود نگه می دارم
[ترجمه ترگمان]تا آن را بدوزم، با سنجاق سر جایم میخکوب خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا آن را بدوزم، با سنجاق سر جایم میخکوب خواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The dressmaker used a pin to fasten the pattern to the cloth.
[ترجمه گوگل]خیاط از سنجاق برای چسباندن طرح به پارچه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]خیاط از یک سنجاق برای بستن الگو استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خیاط از یک سنجاق برای بستن الگو استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For two pins I'd tell him what I think of him.
[ترجمه گوگل]برای دو پین به او می گویم که درباره او چه فکر می کنم
[ترجمه ترگمان]برای دو سنجاق به او می گویم که به او چه فکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای دو سنجاق به او می گویم که به او چه فکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You can push the pin in with your thumb.
[ترجمه گوگل]می توانید پین را با انگشت شست به داخل فشار دهید
[ترجمه ترگمان] میتونی سوزن رو با شستت کنار بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] میتونی سوزن رو با شستت کنار بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Hold still a minute while I pin your dress up.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه درنگ کن تا لباست را سنجاق کنم
[ترجمه ترگمان] یه لحظه وایسا تا I رو بیارم بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یه لحظه وایسا تا I رو بیارم بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید