1. men who have reached the pinnacle of fame
مردانی که به اوج شهرت رسیده اند
2. He had reached the pinnacle of his military career.
[ترجمه گوگل]او به اوج دوران نظامی خود رسیده بود
[ترجمه ترگمان]او به قله حرفه نظامی خود رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به قله حرفه نظامی خود رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A walker fell 80ft from a rocky pinnacle.
[ترجمه گوگل]یک واکر 80 فوتی از یک قله سنگی سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]روروئک در ارتفاع ۸۰ فوتی از یک قله صخره ای سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روروئک در ارتفاع ۸۰ فوتی از یک قله صخره ای سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The politician was at the pinnacle of his fame.
[ترجمه گوگل]این سیاستمدار در اوج شهرت بود
[ترجمه ترگمان]سیاست مدار در اوج شهرت خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سیاست مدار در اوج شهرت خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He spent more than twenty years at the pinnacle of his profession.
[ترجمه گوگل]او بیش از بیست سال را در اوج حرفه خود گذراند
[ترجمه ترگمان]بیش از بیست سال را در اوج حرفه خود گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیش از بیست سال را در اوج حرفه خود گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She is at the pinnacle of her profession.
[ترجمه گوگل]او در اوج حرفه خود است
[ترجمه ترگمان] اون در صدر حرفه اش قرار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون در صدر حرفه اش قرار داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The pinnacle of the pagoda caught the last of the sun.
[ترجمه اميرحسين] آخرین اشعه های خورشید بر تارک پاگودا ( معبد چینی - ژاپنی ) تابید. ذروه معبد، به آخرین اشعه های خورشید چنگ می انداخت.|
[ترجمه گوگل]قله بتکده آخرین خورشید را گرفت[ترجمه ترگمان]قله of آخرین خورشید را به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Formula One is the pinnacle of motor racing.
[ترجمه گوگل]فرمول یک اوج مسابقات اتومبیل رانی است
[ترجمه ترگمان]فرمول یک نقطه اوج مسابقات موتوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرمول یک نقطه اوج مسابقات موتوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even among seasoned mountaineers Pinnacle Ridge is considered quite a tough proposition.
[ترجمه گوگل]حتی در بین کوهنوردان باتجربه Pinnacle Ridge یک پیشنهاد کاملاً سخت در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]حتی در میان کوه نشینان فصلی Pinnacle ریج، یک پیشنهاد سخت در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی در میان کوه نشینان فصلی Pinnacle ریج، یک پیشنهاد سخت در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She was still a screen goddess at the pinnacle of her career.
[ترجمه گوگل]او هنوز یک الهه صفحه نمایش در اوج حرفه خود بود
[ترجمه ترگمان]او هنوز یک الهه بود که در قله حرفه او قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هنوز یک الهه بود که در قله حرفه او قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She had reached the pinnacle of her political career.
[ترجمه گوگل]او به اوج حرفه سیاسی خود رسیده بود
[ترجمه ترگمان]او به قله زندگی سیاسی او رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به قله زندگی سیاسی او رسیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Now he is at the very pinnacle of his career.
[ترجمه گوگل]اکنون او در اوج حرفه خود است
[ترجمه ترگمان]اکنون او در اوج حرفه خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکنون او در اوج حرفه خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A work of outstanding quality is a pinnacle; it is not typical.
[ترجمه گوگل]یک کار با کیفیت برجسته اوج است معمولی نیست
[ترجمه ترگمان]کار کیفیت برتر یک نقطه اوج است؛ معمولی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار کیفیت برتر یک نقطه اوج است؛ معمولی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The very pinnacle of the sport is the Olympic Games and the world professional circuit.
[ترجمه گوگل]اوج این ورزش بازی های المپیک و پیست حرفه ای جهان است
[ترجمه ترگمان]اوج ورزش بازی های المپیک و مدار حرفه ای جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اوج ورزش بازی های المپیک و مدار حرفه ای جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید