pinna

/ˈpɪnə//ˈpɪnə/

معنی: جناح، برگچه، برگ اولیه شبیه پر
معانی دیگر: (کالبد شناسی) لاله ی گوش، گوش برونی، (گیاه شناسی) برگچه، بال

جمله های نمونه

1. An optional bow member clips about the pinna.
[ترجمه گوگل]یک عضو کمان اختیاری در مورد پینا کلیپ می کند
[ترجمه ترگمان]یک نوار ویدئویی اختیاری در مورد لاله گوش به صورت اختیاری انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It Be delivered to parts, such as finger, pinna, cheek, heel and toe. . . etc. more.
[ترجمه گوگل]به قسمت هایی مانند انگشت، پینا، گونه، پاشنه و پا تحویل داده می شود و غیره بیشتر
[ترجمه ترگمان]آن به بخش هایی مانند انگشت، لاله گوش، گونه، پاشنه و انگشت و غیره تحویل داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Black Pinna open his mouth finally ! ! !
[ترجمه گوگل]بلک پینا بالاخره دهانش را باز کرد! ! !
[ترجمه ترگمان]به لک بالاخره دهانش را باز کرد! !! !! !! !! !
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The outer ear ( the pinna ) receives a single sound wave composed of different sounds.
[ترجمه گوگل]گوش خارجی (پینا) یک موج صوتی متشکل از صداهای مختلف دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]گوش بیرونی (لاله گوش)یک موج صوتی واحد از صداهای مختلف دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The pinna consists of the auricular cartilages and the skin that overlies them.
[ترجمه گوگل]پینا شامل غضروف های گوش و پوستی است که روی آنها قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]لاله گوش شامل the auricular و پوستی است که از آن عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With time the pinna becomes shrivelled.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان پینا چروک می شود
[ترجمه ترگمان]با گذشت زمان، لاله گوش پژمرده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And get some reference of the pinna, you know you can't help it.
[ترجمه گوگل]و برخی از مرجع پینا را دریافت کنید، می دانید که نمی توانید به آن کمک کنید
[ترجمه ترگمان]و به این نتیجه رسیدم که تو نمی توانی به آن کمک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Part of abaxial face of pinna, showing small scale and sori ( fallen indusia ) .
[ترجمه گوگل]قسمتی از صورت محوری پینا که مقیاس کوچک و سوری (هندوزیا افتاده) را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]بخشی از صورت abaxial لاله گوش، نشان دادن مقیاس کوچک و sori (indusia)کوچک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ontogeny of pinna epidermis and stomatal apparatus in Encephalartos gratus Prain have been observed with LM and SEM.
[ترجمه گوگل]انتوژن اپیدرم پینا و دستگاه روزنه در Encephalartos gratus Prain با LM و SEM مشاهده شده است
[ترجمه ترگمان]The لاله گوش و دستگاه stomatal در Encephalartos gratus Prain با LM و SEM مشاهده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Directivity and sound diffraction of the pinna of the Megaderma spasma are studied to predict the the role of these outer ear extensions in the biosonar system.
[ترجمه گوگل]جهت و پراش صوت پینای مگادرما اسپاسم برای پیش‌بینی نقش این اکستنشن‌های گوش خارجی در سیستم بیوسونار مورد مطالعه قرار می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]directivity و انکسار صوتی لاله گوش the Megaderma برای پیش بینی نقش این extensions گوش بیرونی در سیستم biosonar مورد مطالعه قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He probed her pinna with his tongue.
[ترجمه گوگل]با زبانش پینای او را کاوش کرد
[ترجمه ترگمان]با زبان خود او را بررسی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the international market, Pinna shellfish pricing is based on head size.
[ترجمه گوگل]در بازار بین المللی، قیمت صدف پینا بر اساس اندازه سر است
[ترجمه ترگمان]در بازار بین المللی، قیمت گذاری صدف pinna براساس اندازه سر انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. METHOD: Using XY3 microcirculation microscope to observe the Changes of pinna microcirculation of mice.
[ترجمه گوگل]روش: استفاده از میکروسکوپ میکروسیرکولاسیون XY3 برای مشاهده تغییرات میکروسیرکولاسیون پینا در موش ها
[ترجمه ترگمان]روش: استفاده از میکروسکوپ microcirculation برای مشاهده تغییرات لاله گوش موش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جناح (اسم)
aisle, wing, flank, pinna, shoulder

برگچه (اسم)
youngster, pinna, leaflet, petiole, pinnule, plumule, plumelet

برگ اولیه شبیه پر (اسم)
pinna

انگلیسی به انگلیسی

• feather; wing; fin; external part of the ear, auricle (anatomy)

پیشنهاد کاربران

آن قسمت از گوش که در خارج از استخوانهای جمجمه قرار دارد ، دهلیز گوش خارجی ، بالی شکل ، نام دیگر گوش خارجی - لاله گوش
قسمت قابل دیدن گوش

بپرس