1. He was "not a registered anything". Many viewers doubted it, claiming "Pinko Cronkite" helped to push the country to the left and lose the war in Vietnam.
[ترجمه گوگل]او "چیزی ثبت نشده" بود بسیاری از بینندگان به آن شک داشتند و ادعا کردند که "Pinko Cronkite" به سوق دادن کشور به سمت چپ و شکست در جنگ ویتنام کمک کرد
[ترجمه ترگمان]او \"چیزی ثبت نشده\" نبود بسیاری از بینندگان در این باره تردید داشتند و ادعا کردند که \"Pinko Cronkite\" به سوق دادن کشور به سمت چپ و از دست دادن جنگ در ویتنام کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او \"چیزی ثبت نشده\" نبود بسیاری از بینندگان در این باره تردید داشتند و ادعا کردند که \"Pinko Cronkite\" به سوق دادن کشور به سمت چپ و از دست دادن جنگ در ویتنام کمک کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Pinko dogmatism is the most remarkable character of the controversy.
[ترجمه گوگل]جزم گرایی پینکو برجسته ترین شخصیت این مناقشه است
[ترجمه ترگمان]Pinko dogmatism یکی از شخصیت های برجسته این جنجال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Pinko dogmatism یکی از شخصیت های برجسته این جنجال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Miller refused to testify, and paid for his irreverence by being officially labeled a pinko.
[ترجمه گوگل]میلر از شهادت امتناع ورزید و بهای بی احترامی خود را با لقب رسمی پینکو پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]میلر از شهادت دادن سر باز زد، و با توجه به اینکه به طور رسمی a برچسب خورده بود، نسبت به بی حرمتی او پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میلر از شهادت دادن سر باز زد، و با توجه به اینکه به طور رسمی a برچسب خورده بود، نسبت به بی حرمتی او پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It's sunglasses all round as our richly-coiffed Tory front benchers try to fight eye-strain caused by their chrome-domed pinko opponents.
[ترجمه گوگل]این عینک آفتابی است، زیرا نیمکت داران محافظه کار ما در جلو سعی می کنند با فشار چشم ناشی از حریفان پینکوی گنبدی کرومی خود مبارزه کنند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها به عنوان front richly (coiffed front Tory)که سعی می کنند با فشار چشمی که توسط مخالفان domed chrome ایجاد شده اند مبارزه کنند، عینک آفتابی به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه آن ها به عنوان front richly (coiffed front Tory)که سعی می کنند با فشار چشمی که توسط مخالفان domed chrome ایجاد شده اند مبارزه کنند، عینک آفتابی به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Some even point to the bankruptcy of Solyndra, a Californian maker of solar panels which had received lots of federal money, as proof that renewable energy is a wasteful pinko pipe-dream.
[ترجمه گوگل]برخی حتی به ورشکستگی سولیندرا، سازنده کالیفرنیایی پنلهای خورشیدی که پول زیادی از فدرال دریافت کرده بود، اشاره میکنند تا دلیلی بر این امر باشد که انرژیهای تجدیدپذیر یک رویا ضایعاتی است
[ترجمه ترگمان]برخی حتی به ورشکستگی of اشاره می کنند که یک سازنده کالیفرنیایی از پانل های خورشیدی است که مقدار زیادی از پول های فدرال را دریافت کرده اند، به عنوان دلیل اینکه انرژی تجدیدپذیر یک رویای wasteful است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی حتی به ورشکستگی of اشاره می کنند که یک سازنده کالیفرنیایی از پانل های خورشیدی است که مقدار زیادی از پول های فدرال را دریافت کرده اند، به عنوان دلیل اینکه انرژی تجدیدپذیر یک رویای wasteful است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Finally, validated this model through the research of Shenzhen Pinko Company Ltd. . . Through the validation progress, the design criteria of this company are determined.
[ترجمه گوگل]در نهایت، این مدل از طریق تحقیقات شرکت Shenzhen Pinko Ltd با پیشرفت اعتبارسنجی، معیارهای طراحی این شرکت مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این مدل از طریق تحقیق شرکت Pinko Shenzhen با مسئولیت محدود از طریق پیشرفت اعتبار سنجی، معیارهای طراحی این شرکت تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نهایت، این مدل از طریق تحقیق شرکت Pinko Shenzhen با مسئولیت محدود از طریق پیشرفت اعتبار سنجی، معیارهای طراحی این شرکت تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Part Three: The Sino - Russia controversy is representative of pinko dogmatism.
[ترجمه گوگل]بخش سوم: جدال چین و روسیه نماینده دگماتیسم پینکو است
[ترجمه ترگمان]بخش سوم: مجادله چین و روسیه نماینده of dogmatism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بخش سوم: مجادله چین و روسیه نماینده of dogmatism است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. At the beginning of the new period, the having slipped the leash of the durance of decade turmoil and pinko thoughts, all types of literature creations was flourishing.
[ترجمه گوگل]در آغاز دوره جدید، با لغزش افسار دوام آشفتگی های دهه و اندیشه های پینکو، انواع آفرینش های ادبی شکوفا شد
[ترجمه ترگمان]در آغاز دوره جدید، با در نظر گرفتن افسار of از آشفتگی های دهه و افکار pinko، همه انواع آثار ادبی در حال شکوفایی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در آغاز دوره جدید، با در نظر گرفتن افسار of از آشفتگی های دهه و افکار pinko، همه انواع آثار ادبی در حال شکوفایی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید