لک زدن دل برای کسی با چیزی
She is pining for her ex boyfriend
دلش لک زده برا دوست پسر سابقش
حسرت چیزی را خوردن,
By knowing this method you will never pine for easy fixes
دلش لک زده برا دوست پسر سابقش
حسرت چیزی را خوردن,
اصطلاح )
1 - دلتنگ شدن، در واقع غمگین شدن بخاطر ندیدن کسی یا انجام ندادن چیزی، در حسرت ( کسی یا چیزی ) بودن!
2 - مشتاق بودن، خواستن ( چیزی که نداری ) ، در آرزوی کسی یا چیزی، هوای کسی کردن، امید بودن برای ( کسی یا چیزی یا انجام کاری )
... [مشاهده متن کامل]
مثال ها:
I pined for you
دلم هواتو کرده/ دلتنگت شدم.
She pined for some excitement in her life
او یه کم هیجان در زندگی اش میخواست.
To pine for home
در آرزوی وطن، دلتنگ وطن شدن!
1 - دلتنگ شدن، در واقع غمگین شدن بخاطر ندیدن کسی یا انجام ندادن چیزی، در حسرت ( کسی یا چیزی ) بودن!
2 - مشتاق بودن، خواستن ( چیزی که نداری ) ، در آرزوی کسی یا چیزی، هوای کسی کردن، امید بودن برای ( کسی یا چیزی یا انجام کاری )
... [مشاهده متن کامل]
مثال ها:
دلم هواتو کرده/ دلتنگت شدم.
او یه کم هیجان در زندگی اش میخواست.
در آرزوی وطن، دلتنگ وطن شدن!