pine cone

/ˈpaɪnˈkoʊn//paɪnkəʊn/

میوه ی کاج، مخروط کاج، کاج بر، کاج میوه، میوه کاج، جوزکلاه

جمله های نمونه

1. The next day when the pinecones were collected up they were full of earwigs.
[ترجمه گوگل]روز بعد وقتی کاج ها را جمع کردند پر از گوشواره بود
[ترجمه ترگمان]روز بعد، هنگامی که the جمع شدند، پر از earwigs بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Now we fasten pinecones to the dahlia sticks and shake them out every few days.
[ترجمه گوگل]حالا کاج ها را به چوب های گل محمدی می چسبانیم و هر چند روز یکبار تکان می دهیم
[ترجمه ترگمان]حالا با این جوب هاکی روی چوب dahlia fasten و هر چند روز آن ها را تکان می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. MONIQUE: I can step on a pinecone and the cracking of it can sound like ice breaking.
[ترجمه گوگل]مونیک: من می توانم روی درخت کاج پا بگذارم و ترکیدن آن می تواند مانند شکستن یخ باشد
[ترجمه ترگمان]MONIQUE: من می توانم روی یک pinecone گام بردارم و شکستن آن مثل شکستن یخ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Right, it also looks like a pinecone.
[ترجمه گوگل]درست است، آن را نیز مانند درخت کاج به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]درست است، شبیه یک pinecone است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With a flourish I put a miniature pinecone on his head.
[ترجمه گوگل]با شکوفایی یک کاج مینیاتوری روی سرش گذاشتم
[ترجمه ترگمان]سرم را تکان دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The little squirrel held a pinecone to its chest and jumped into the tree.
[ترجمه گوگل]سنجاب کوچولو یک درخت کاج را به سینه خود گرفت و به داخل درخت پرید
[ترجمه ترگمان]سنجاب کوچک دستش را به سینه چسباند و روی درخت پرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Boletus Boletus Branch and the category is pinecone Boletus fungi etc. collectively, in which the exception of a few species of poisonous or bitter and not edible, most varieties of food available.
[ترجمه گوگل]بولتوس شاخه بولتوس و دسته آن قارچ بولتوس کاج و غیره است که در آن به استثنای چند گونه سمی یا تلخ و غیر خوراکی، بیشتر انواع غذا در دسترس است
[ترجمه ترگمان] Boletus Boletus Branch and the is Boletus fungi is etc etc collectively collectively،، which of species few of or or poisonous poisonous bitter bitter and and and and edible،،،،، edible most most most not not not not not not not not not not not not varieties varieties varieties varieties varieties varieties varieties varieties varieties varieties food food food food available available available available available available available of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Gerdses built a facility just off Pinecone Road and set about building their client base.
[ترجمه گوگل]گردس‌ها تأسیساتی درست در نزدیکی جاده Pinecone ایجاد کردند و شروع به ساخت پایگاه مشتریان خود کردند
[ترجمه ترگمان]The ساختمانی را درست از جاده pinecone ساخته و شروع به ساختن پایگاه مشتری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With a true case of dropsy your goldfish 's scales will stand out like a "pinecone".
[ترجمه گوگل]با یک مورد واقعی آبکی، فلس های ماهی قرمز شما مانند "کاج" برجسته می شود
[ترجمه ترگمان]با یک مورد درست از استسقا، ترازوهای کوچک ماهی مثل \"pinecone\" به پا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That Sunday I scooped a handful of snow and in no time had my man made. With a flourish I put a miniature pinecone on his head.
[ترجمه گوگل]آن یکشنبه من مشتی برف برداشتم و در مدت کوتاهی مردم ساخته شد با شکوفایی یک کاج مینیاتوری روی سرش گذاشتم
[ترجمه ترگمان]آن روز یکشنبه مشتی برف برداشت و در آن زمان کسی مرا مجبور نکرده بود سرم را تکان دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I went into the house and brought out a treasure of my own: a pinecone, opened, full of odor and resin, which I adored.
[ترجمه گوگل]وارد خانه شدم و گنجی از خودم بیرون آوردم: درخت کاج باز شده پر از بو و صمغ که آن را می پرستیدم
[ترجمه ترگمان]به خانه رفتم و یک گنجینه از خودم را بیرون آوردم: یک کشتی pinecone که پر از رایحه و صمغ بود که من او را می پرستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hard spiny fruit of the pine tree
hard spiny fruit of the pine tree
a pinecone is a small oval seed case that is produced by a pine tree.

پیشنهاد کاربران

pine cone ( n ) ( paɪn koʊn ) =the hard dry fruit of the pine tree
pine cone
میوه ی کاج
میوه درخت کاج - مخروط

بپرس