pinball

جمله های نمونه

1. To beat a pinball machine, you have to keep your cool.
[ترجمه گوگل]برای شکست دادن ماشین پین بال، باید خونسردی خود را حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]، برای شکست دادن یه ماشین pinball تو باید خونسردی خودت رو حفظ کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pinball game is similar to the desktop of a rebound effect.
[ترجمه گوگل]بازی پین بال شبیه به دسکتاپ اثر برگشتی است
[ترجمه ترگمان]بازی pinball شبیه به دسکتاپ یک اثر ارتجاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company mainly produces children's swing machine, pinball machine, mouse Mac machines, inflatable castles and other amusement machines.
[ترجمه گوگل]این شرکت عمدتاً دستگاه چرخش کودکان، دستگاه پین ​​بال، دستگاه های ماوس مک، قلعه های بادی و سایر دستگاه های سرگرمی تولید می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت عمدتا ماشین تاب بچه ها، machine بازی موش، ماشین بادکنکی و ماشین های تفریحی دیگر را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. GT car in the background of the game Pinball. Fine quality, running smoothly!
[ترجمه گوگل]ماشین جی تی در پس زمینه بازی پین بال دزد کیفیت عالی، بدون مشکل اجرا می شود!
[ترجمه ترگمان]ماشین تی جی در پس زمینه بازی pinball بازی می کند چه کیفیت خوبی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A pinball machine with which nothing can be won but a bit of happiness.
[ترجمه گوگل]یک ماشین پین بال که با آن چیزی جز کمی شادی به دست نمی آید
[ترجمه ترگمان]A pinball که هیچ چیز جز یک ذره خوشحالی بدست نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Only when he plays pinball, he comes alive.
[ترجمه گوگل]فقط وقتی پین بال بازی می کند زنده می شود
[ترجمه ترگمان] فقط وقتی که بازی \"pinball\" بازی میکنه، اون زنده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please don't tilt the pinball machine.
[ترجمه گوگل]لطفا ماشین پین بال را کج نکنید
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم ماشین pinball رو تکون نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pinball fun are guaranteed with the Bomberman pinball game, download it now and play!
[ترجمه گوگل]سرگرمی پین بال با بازی پین بال دزد Bomberman تضمین شده است، هم اکنون آن را دانلود کنید و بازی کنید!
[ترجمه ترگمان]pinball با بازی pinball بازی می کنن و همین الان دانلود میکنن و بازی میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This is a cell phone on the Pinball Game.
[ترجمه گوگل]این یک تلفن همراه در بازی پین بال است
[ترجمه ترگمان]این یک تلفن همراه بر روی بازی pinball است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A very beautiful mobile phone games, beautiful Pinball, once on the Arcade Pinball back again!
[ترجمه گوگل]یک بازی تلفن همراه بسیار زیبا، پین بال دزد زیبا، یک بار در بازی پین بال آرکید دوباره!
[ترجمه ترگمان]یک سری بازی های تلفن همراه زیبا، pinball زیبا، یک بار در راسته pinball باز هم تکرار شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pinball, a type of game, play a good leisure time.
[ترجمه گوگل]پین بال، نوعی بازی، اوقات فراغت خوبی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]pinball، نوعی بازی، اوقات فراغت خوبی را بازی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Wild West Pinball? Full of longing and ability.
[ترجمه گوگل]پین بال دزد غرب وحشی؟ پر از اشتیاق و توانایی
[ترجمه ترگمان]pinball غرب وحشی؟ سرشار از اشتیاق و توانایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. While I finish my mug of tea, Jamie loses his pound on the old fashioned pinball table.
[ترجمه گوگل]در حالی که من فنجان چایم را تمام می کنم، جیمی وزن خود را روی میز پین بال قدیمی از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]وقتی من فنجان چای را تمام می کنم، جیمی pound را روی میز pinball قدیمی از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Come to think of it, the same goes for tennis, chess, poker, darts and pinball.
[ترجمه گوگل]بیایید به آن فکر کنید، همین امر در مورد تنیس، شطرنج، پوکر، دارت و پین بال نیز صدق می کند
[ترجمه ترگمان]بیا فکرش را بکن، بازی تنیس، شطرنج، پوکر، دارت و pinball بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of arcade game in which one hits a ball across a sloped surface to strike objects and score points
pinball is a game in which a player tries to keep a small ball from rolling to the bottom of a pin-table, by getting it to bounce off obstructions on the surface of the pin-table.

پیشنهاد کاربران

جنبیدن، جابجایی آنی از نقطه ای به نقطه دیگر ( فعل )
بازی پین بال

بپرس