pinata


(noun) (در مکزیک) ظرف مقوایی (در جشن ها از سقف می آویزند)

جمله های نمونه

1. The production includes coyotes, chili peppers and a Mama Pinata.
[ترجمه گوگل]تولید شامل کایوت، فلفل چیلی و ماما پیناتا است
[ترجمه ترگمان]این تولید شامل coyotes، فلفل چیلی و مادر Mama می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And Anthony Scaramucci, a hedge fund manager and a Harvard Law School classmate of Obama, spoke on behalf of Wall Street, saying: "We have felt like a pinata. "
[ترجمه گوگل]و آنتونی اسکاراموچی، مدیر صندوق تامینی و همکلاسی اوباما در دانشکده حقوق هاروارد، از طرف وال استریت صحبت کرد و گفت: "ما احساس می کنیم یک پیناتا هستیم "
[ترجمه ترگمان]و آنتونی Scaramucci، مدیر صندوق پرچینی و همکلاسی مدرسه حقوق هاروارد اوباما، از طرف وال استریت صحبت کرد و گفت: \" ما احساس یک pinata را داشتیم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "I think McCain was able to, thanks to the Clintons, successfully not be the pinata this week," said Republican strategist Scott Reed.
[ترجمه گوگل]اسکات رید، استراتژیست جمهوری خواه می گوید: «من فکر می کنم که مک کین به لطف کلینتون ها موفق شد این هفته پیناتا نباشد
[ترجمه ترگمان]استراتژیست جمهوری خواه، اسکات رید، گفت: \" من فکر می کنم مک کین قادر بود با تشکر از Clintons در این هفته موفق نمی شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From then on, you'll start to see career opportunities fall from the sky, as if you had poked a pinata.
[ترجمه گوگل]از آن به بعد، شروع به مشاهده فرصت های شغلی خواهید کرد که از آسمان می افتند، گویی یک پیناتا به دست آورده اید
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد، تو شروع به دیدن فرصت های شغلی در آسمان خواهی کرد، انگار که یک pinata را سوراخ کرده بودی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A feature of these is the Filipino variation on the Mexican pinata: a bamboo frame from which dangle packages of sweets, fruit, and toys on strings.
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگی‌های آن‌ها تنوع فیلیپینی در پیناتای مکزیکی است: یک قاب بامبو که از آن بسته‌های شیرینی، میوه و اسباب‌بازی روی رشته‌ها آویزان می‌شود
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های این ها، تنوع فیلیپینی در the مکزیکی است: یک چارچوب بامبو که بسته های آویخته از شیرینی، میوه و اسباب بازی را در رشته ها آویزان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As for the goodie bags, if I wanted to give less wasteful treats at a party, I'd have a pinata or have the kids make a practical craft or edible project.
[ترجمه گوگل]در مورد کیسه های خوب، اگر بخواهم در یک مهمانی خوراکی های ضایع کننده کمتری بدهم، یک پیناتا بخورم یا از بچه ها بخواهم کاردستی عملی یا پروژه خوراکی بسازند
[ترجمه ترگمان]در مورد کیسه های goodie، اگر بخواهم در مهمانی با شکست کم تر رفتار کنم، من یک pinata دارم و یا اینکه بچه ها یک پروژه عملی یا طرح خوردنی درست می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• hollow figure that is filled with candy and hung from the ceiling and is struck with sticks to release the candy

پیشنهاد کاربران

یک شی که آن را در سقف آویزان کرده و با یک ضربه می ترکد و از آن شیرینی و شکلات می ریزد
a decorated container filled with candy and toys suspended from a height, intended to be broken by blindfolded children with sticks, and used as part of Christmas and birthday celebrations in certain Latin - American countries or at children's parties

بپرس